![]()
RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
|
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی ازوهابی ها دائشی گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها بانامرد22 ۲۲کلک۲۲نیرنگ 22 بظلمت ۲۲ دوزخه22 نیرنگ۲۲لامذهب۲۲نفرت ۲2انزجار22 ناخلفه 22نابحقه22 پررو۲۲خائن هست ۲۲عمر22 مقصر22بمنافقا ۲۲شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر۲۲ شیطان ۲۲ نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد آقا وقتی قرآن چاپ میکنید روی جلد آن به علم ریاضی قرآن علم ابجد بنویسید قرآن شیعها 737-541 عمر ابوبکر = 196 ضرب 14 معصوم 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین196 کلید اسلام 196 اساس دین 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم میباشد دین اسلام 196 گذشته از 700 آیه برای امام علی(ع) طبق روایت اهل سنت درباره امام مهدی 255 آیه میباشد مهدی به ابجد کبیر مهدی 59 میباشد این آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59 زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشدبه ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله امام زمان مهدی موعوددر 5 سالگی در جواب یارانش و یاران پدر بزرگوارش {عج} فرمو د وقال مهدی {عج} :از ایشان سئوال کردند این کلام رمز قرآن کهیعص یعنی چه ایشان فرمود (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیهالسلام، والعین عطشه،والصاد صبره.» امام 5 ساله نابقه علم کلام و تفسیر قرآن بفدای آقایی باشکوه انسانی بی نذیرآقایی باادب وکریمی بزرگوار انسان دوست دارد فدای کلمات طلایی وگهر بارایشان گردد وقتی کسی نماینده الله باشد قرآن ناطق باشد بدورازانسانیت و تقواء و عدالت است که جانشین بحق رسول خدا محمد مصطفی و علی مرتضی را تنها بگذاریم و بعد ازسی چهل سال دربستر بیماری بمیری نماینده الله حضرت مهدی ایشان به امر خدا مردگانرازنده و کورمادرزادرا شفاء میدهد قدرتی برتر که خداوند در کره زمین کسی با وقارتر ازایشان ندارد بغیر14معصومخانواده محترم رسول خدا وبه علم ابجدقرآن
کهیعص195+278حمعسق=473+110دین الهی=583عاشوراه583شبکه نور583محمدعلی فاطمه حسن حسین 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583با عشق علی 583 ابجد پنج تن آل عباء583 حمعسق ح حسین میم محمد عین علی سین سجده کننده در قرآن از امام باقر در باره کهیعص و حمعسق سوال شد ایشان فرمود در باره عاشورا و حسین است به ابجدمیگویند امام علی مظلوم بود وبی یاور آقا اجازه بده برای مظلومیت شما من گریه کنم
محرم 288+385 شیعه =673-541 عمرابوبکرفتنه ها = 132 اسلام132 محرم است که اسلام را زنده نگه میدارد ابجد5 تن آل عباء 583 پنج تن آل عباء حیدث کثاء و آیه مباهله ابجد محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 با عشق علی 583سرای نور الهی583 عاشقان بمهدی583 شبکه نور583 این عدد نورانی را از راست بخوان 583 میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد به ابجد 12 حق12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12 هوا 12 سیب 12 حم 12 حامی محمد علی 12 امام میباشند ساعت 12 ماه های سال 12 انجمن 12 نجاتبخش 12 اسلام 12 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385شیعه 385 شیداء 385 شهید الله 385 اسلام واقعی الله 385بدین واقعی اسلام 385
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم به ابجد بدعت کنندگان 651-110 دین الهی = 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مکافات 541 آفت کلی 541عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر = 541عمر ابوبکر 541 عمر ابوبکر بارها در جمع یاران خود را ملامت نموده چرا حق علی و فاطمه را باغ فدک را غصب نمودند و بدعتها در دین نمودند خود را بسیار ملامت مینمودند عمر میگفت بدعت کردم 740 -430 مقصر = 310 عمر بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 توجه شمارا به معادله و صیغه بدعت جلب می کنم به ابجد دین بدعتا 541 عمر ابوبکر541 بدعتی پلیدیه 541 بدعتگر 676-135 دینه الله135 فاطمه 135 = 541 عمر ابوبکر541 بدعتگرهای پلیدا 737-196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم 196 = 541 به ابجد غدیر 1214 -1202 سه خلیفه = 12 امام یکی پس از دیگری توسط پیامبر اعظم انتخاب گردید انتخاب الله 1120-1202 سه خلیفه قاصب = 82 به ابجد صغیر و کبیر 82 امام 82 الم 82 امام 82 هم اکنون امام 82 مهدی 82 به ابجد صغیر وکبیر 82 میباشد این است ( انتخاب الله) 1120-1202 سه خلیفه قاصب=82 مهدی 82 امام 82 الم 82 به ابجد کبیر و صغیر 82 میباشند
(اهل دین خلیفه قاصب دین = 1082-541عمر ابوبکر= عمر ابوبکر541 بدعتگرانی 737-196 دین اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 بدعت کرد 700-430 مقصر = 370 شیطان +170 آل سعود= 541 عمر ابوبکر541 بدعت کردی 710-661 عثمان = 49 عمر ابوبکر 49 به ابجد صغیر 49 شجره ملعونه 49ابوبکر عمر49 عمر میگفت 740 بدعت کردم 740-430 مقصر = 310 عمر مقصر عمر 740 به ابجد کبیر ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان 661مردان رجس یا ابله پلید661عثمان661 -971 ظالم = 310 عمر= یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541 زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»که به علم ریاضی قرآن فارقلیط 46 منظور محمد 20+26 علی جانشین بحق رسول خدا 46 با کلام وحی 46میباشدبه ابجد ماه 46 لا اله الا الله 46 +ماه 46= 92محمد 92+18ذالحجه غدیر خم = 110 علی110 دین الهی 110علی را به عنوان جانشین انتخاب نمود در تمام کتب اهل سنت موجود میباشد قرآن میفرماید انی جاعلک لناس اماما خداوند میفرماید ما امام را انتخاب میکنیم .سوره هود آیه ۸ 5.برکات آسمانی نازل میشود چنانچه در حدیث آمده است :زمین چیزی از بذرهای خود را نگه نمیدارد ،جز اینکه آن را بیرون میفرستد و آسمان چیزی از باران رحمتش را نگه نمی دارد جز اینکه سیل آسا بر بندگان خود فرو میریزد.(1) 6.همگی در رفاه به سر می برند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمودند:امت من در زمان حضرت مهدی (علیه السلام) آنچنان متنعم می شوند که هرگز چنین بهره مند نشده اند(2) 7.زمین گنجهای پنهان خود را آشکار می کند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در این زمینه می فرماید :در آن زمان چهار پایان در امان هستند و درندگان با هم سازش میکنند.زمین پارههای جگرش (گنجهای پنهان و باارزش خود ) را بیرون میریزد...پارههای جگر زمین ستونهایی از طلا و نقره است.(3) 8.دام ها و چهارپایان زیاد میشوند. چنانکه در روایتی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله )آمده است :مهدی (علیه السلام) خارج میشود ،خداوند باران رحمتش را میفرستد،زمین گیاهش را می رویاند ،و دام در جهان زیاد میشود .او ثروت را به طور مساوی تقسیم میکند و امت اسلام بزرگ و شکوهمند میگردد.(4) 9.رفع مزاحمتها و ایجاد آسایش عمومی برای عموم مردم است. چنانچه امام محمد باقر(علیه السلام) میفرمایند:مهدی (علیه السلام) راههای اصلی را توسعه می دهد ،بالکنهایی را که به خارج جادهها آمده و از دیگران سلب آزادی کرده است و ناودانهایی را که به کوچه ها میریزد،از بین میبرد(5) 10.پردههای ظلمت کنار میرود. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرمایند:وقتی قائم ما قیام کند،زمین به نور پروردگارش نورانی میشود ، و مردم از نور خورشید بی نیاز میشوند و شب و روز یکی میشوند و تاریکی از بین میرود.(6) 11.ایجاد برادری و مواسات میان انسانها است چنانچه امام محمد باقر(علیه السلام) میفرمایند:هنگامیکه قائم ما قیام کند ،دوران برابری و برادری فرا میرسد .در آن زمان یک مسلمان آنچه نیاز داشته باشد،از جیب برادر مسلمانش بر میدارد و او مانع نمیشود.(7) پاورقی: 1.المستدرک علی الصحیحین ج4 .ص514 2.اعلام الوری ،ص433 3.المستدرک علی الصحیحین ،ج 4،ص514 4.تاریخ ما بعدالظهور ،ص 744 5.ارشاد مفید ،ص 365 6.المحجه فیما نزل فی القائم الحجه ،ص 185 7.بحارالانوار ،ج 52.ص372 حجاج در مکه میگویند دو ماشین پلیس در شلوغی حجاج ایرانی قرار داشت و آن دو ماشین پلیس 36 نفر از ایرانی ها را دستگیر و با خود بردند این روش مهمان نوازی آل سعود است که در حج اقدام به آدم ربایی و قتل مهمانان خانه خدا را مرتکب =بزرگترین گناه کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه = 74 دین اسلام 74 فرقه شد ابجدصغیر ابوبکرعمر عثمان 74 میباشد74والشجرتها الملعونه 74 به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 آفت کلی 541مرگ کافر541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 حرامیان دزده دین اسلامی541 جهل عرب ابله بکل عالم 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل بازکودن با قاصب کل دین 541 جاهل منافق به لعین دین 541ابله منافقا لا مذهب احمق 541دشمنه اسلامی 541 کافر پلید دین اسلام 541 بدشمن فاسد 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 انحرافه دین اسلام 541 نامردیه عقیده باطل 541 124هزار پیامبر و جانشینانشان را خدا انتخاب نمود در آیه 124 بقره میفرماید وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ خداوند در قرآن میفرماید ما امام و جانشین پیامبر را ماتعیین میکنیم امام را انی جاعلک لناس اماما بدرستیکه ما انتخاب میکنیم ما قرارمیدهیم برای مردم امام را در غدیر خم امام توسط پیامبر انتخاب گردید و تمام= شیعه یعنی در مدار حق بوود فرقه های دین همه باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد نام شیعه 5 بار مستقیم و 7 بار با ترکیباتش آمده 12 بار ساعت 12 ماه های سال 12 امامن 12 به ابجد اسلام 12 اخلاق 12 واجب 12 قلب 12 هوا 12نجاتبخش 12 اسلام 12 جانها 12 در12 با آنها 12 به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22بدیها 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی ابوبکر رکب وبا ابوبکر دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویندفقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را مورد عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971+231 ابوبکر = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابوبکر عمر عثمان ان من المجرمین منتقمون 1202 -661 منافقان نامرد پلید 661 عثمان =541 ابوبکر عمر 541گمراه دین بناحق دینها فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 آفت کلی 541ابوبکرعمر 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541 ظالم 971-430 مقصر=541 ابوبکر عمر 541عمر ابوبکر 541 مردان گمراه 541عداوتین541بدشمن فاسد 541 مجرمین بدین اسلام 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541 فاجران دین اسلامی541انحرافه دین اسلام 541باعقرب افعیه 541 کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541 بنامردان قاصب 541 کافر پلید دین اسلام کینه توزه ابله 541 حقه بازان پلید اسلامی ناحقیا541 مجرمین بدین اسلام 541 انحراف دین اسلامه 541با انحراف بدین اسلام 541 ناکسین قرن 541ومجرمانه دین اسلام541 اهله شر541 عداوتین 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر541دشمنه اسلامی541مردان گمراه541آفت کلی 541شیطان آل سعود 541 مردان گمراه541با منافقان ابله ملحد نادان541دشمنا دین های الله541شیطان نابحقی541بنااهله منافق آل سعود 541بانامرداهل دین اسلامی 541با نامرده اهل دین اسلامی541بدشمن فاسد541ملحد های منافقا آلسعود 541آفتین541 قاتلی541مرگ کافر541 541مجرمین بدین اسلام541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 اهله شر541به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541 آفت کلی 541 با دشمن ابله نادان 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها 541 بپاخیزند به ابجد فتنه ها 541 ابوبکر و عمر 541 بجای تشحیح وغسل و کفن رسول خدا ایشان را رها کرده وبا بی شرمی تمام به سقیفه برای قصب خلافت رفته بودند541 مردان گمراه541 ابله بشرا541 بدشمن فاسد 541بامنافقان ابله ملحد نادان 541بادشمناابله نادان 541 541دشمنادین های الله 541دشمنه اسلامی541 آفت کلی541مرگ کافر 541 آفتین541بدشمن فاسد541 541دشمنه اسلامی541آفت کلی541 مردان گمراه541 541آفتین541شمرا541 عقیده باطل نامردیه541همين جا از آقا امام رضا سلام الله تعالي عليه اين مطلب را براي شما بگويم که امامت را معنا ميکند: ميفرمايد: «ان الامامه خلافه الله و خلافه الرسول و مقام اميرالمومنين و ميراث الحسن و الحسين»، بعد به اين هم اکتفاء نميکند امام، کاملش ميکند، ميفرمايد: مضافا بر اينکه امامت خليفه اللهي است و خليفه رسول الله است. چرا گفته مقام اميرالمومنين و خليفه الله آيا کافي نبود؟ خواسته امام بفرمايد که جايگاه اختصاصي براي اميرالمومنين و براي کس ديگر ساخته نشده. و بعد ميفرمايد: «ان الامامه زمام الدين و نماء المسلمين و صلاح الدنيا و عز المومنين»، در شرح اين حديث يک کسي نوشته است که واقعا کلام الامام امام الکلام است و اينجا نشان ميدهد. امامت زمام دين است يعني جلودار دين است و نظام مسلمين است يعني اگر امامت بود، مسلمين همه با هم يک نظام مستحکم استوار درستي دارد و الا بهم ريخته است. «و صلاح الدنيا و عز المومنين»، صلاح دنياي آدم امامت است که اگر امامت بود، يک دنيا، يک زندگي خوب و صالح و آميخته به صلح و صفاست. «و عز المومنين» و امامت عزت براي مومنين است. بدانيد و بدانيم و خدا را شکر کنيم که ما عزتي داريم که ولايت اميرالمومنين است، «نوالي وليهم و نعادي عدوهم». باز هم امام کامل ميکند: «ان الامامه اس الاسلام النامي و فرعها السامي»، امامت را بايد امام معنا کند. امامت هم بنياد است و هم شاخه است. آن بنياد اسلامي که نمو ميکند و قابل رشد است و ارتقاء دارد و تحول و تطور و تکامل دارد، آن اساسش امامت است و با امامت رشد ميکند. و فرع سامي، و شاخه بلند، سمو يعني علو. آن شاخه بلندي که ميوه ميدهد، آن شاخهاي بلندي که سايه ميدهد، آن شاخه بلندي که صفا ميدهد، آن شاخه بلندي که منظر زيبا ميدهد، امامت است. «بالامام تمام الصلاه و الزکاه و الصيام و الحج و الجهاد و توفير الفئ و الصدقات» تا ميرسد احکام، امور و اجراي حدود و تمام تربيت و موعظه حسنه همه از امامت برگرفته شده است. بعد تعبير ديگري هم امام دارد، ميفرمايد: «الامام کالشمس الطالعه المجلله بنورها للعالم» امامت يک خورشيد درخشنده که تمام جهان را نورانيت ميدهد، آن که شنيدهايد «يملأ الارض قسطا و عدلا» ان شاء الله در موقع خودش خواهد آمد. اين تنگ و تاريکي که در دنيا ميبينيم، جاهل به امامت هستند. «و هي في الافق بحيث لا تناله الايدي و الابصار»، يک نوري است نور بلندي است که کسي به آن نور بلند احاطه و اشراف ندارد. آن محيط بر انسانها است. مسيطر بر بشريت است. «الامام البدر المنير و السراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادي» بعد امام که ميفرمايد که بدر و ماه منير و چراغ فروزان و نور متلألو است و ستاره هدايت کننده در تاريکيهاي شب است، ميفرمايد:« الامام سحاب الماطر و الغيب الهاطل و الشمس المضيئه و السماء الظليله و الارض البسيطه و العين الغزيره و الروضه»، امام آن ابر باران دهنده است و آن باران زيادي است که زمين و گياهان را ميروياند و باز خورشيد پر از نور، امام آسماني است که پوشش ميدهد و زميني است که زمينه را براي زندگي هموار ميکند. چشمه جوشان و حوض با عظمت تا که بفرمايد:« الامام الانيس الرفيق و الوالد الشفيق و الاخ الشقيق و الام البر بالولد الصغير و مفزع العباد في الداهيه النآد» خلاصهاش اين شد که امام بهترين ياور، پدر مهربان، برادر دلسوز، مادر مهربان براي فرزند کوچکش، پناهگاه مستمندان تا که ميفرمايد: «الامام امين الله في خلقه و حجته علي عباده و خليفته في بلاده الامام المطهر من الذنوب و المبرا من العيوب»، امام معصوم است، بعد ميفرمايد «الامام واحد دهره لا يدانيه احد و لا يعادله عالم»[1]، اين اوصافي بود که درباره امام و امامت آمده بود از بيان آقا امام رضا سلام الله تعالي عليه معناي امامت را فهميديم. اين امامت را خداي متعال داده، امامت به اين عظمت را که تحليلي ديديم بايد ولايت امري باشد اما تقريري و نصي ديديم که مقام امامت تا کجا بود. به عنوان يک عنايت ويژه براي حضرت ابراهيم خليل داده شد.آيا امامت از نبوت بالاتر است؟ گفته ميشود که امامت در ديد ابتدايي بالاتر از نبوت باشد، مثلا يک کسي که امام هست و نبي نيست و يک کسي که نبي هست و امام نيست بايد برتر باشد، در حالي که اينگونه نيست. اين يک تلقي ابتدايي است. اصل معنا اين است که امامت يک وصفي است براي نبي که اگر نبي امامت داشت، افضل از انبيايي که امامت ندارد. اين برتري امامت بر امامتي است که اضافه به نبوت بشود. آن ميشود افضل نسبت به انبيايي که امامت ندارد. حضرت خليل سلام الله تعالي عليه عرض کرد: «و من ذريتي»، خداي متعال فرمود «لا ينال عهدي الظالمين»، عهد من يعني امامت که عهد خداست که در حديث هم خوانديم. روايت اصول کافي که امامت عهد خداست اصول کافي در روايت ديگر ميفرمايد: «ان الامامه عهد من الله»[2]، که حديث سندش کاملا صحيح است محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن حسين بن سعيد اهوازي که اينها از ثقات و اجلاء است عن ابن ابي عمير عن حماد عن عمرو بن اشعث که اعتبار دارد. از امام صادق شنيدم که درباره امامت فرمود که به اراده مردم است؟ فرمود: «لا و الله!» امامت به اراده مردم نيست «و لکن عهد من الله»، امامت عهدي است از سوي خدا که توسط پيامبر در روز غدير اعلام بشود. به اختيار مردم نيست که برود انتخاب کند. لذا باز هم امام رضا سلام الله تعالي عليه درباره آيه «ان اولي الناس بابراهيم للذين اتبعوه و هذا النبي و الذين آمنوا و الله ولي المومنين»، ميفرمايد: «فکان له خاصه، فقلدها عليا بامر الله تعالي علي رسم ما فرض الله فصار في ذريته الاصفياء الذين آتيناهم العلم و الايمان»، تا اينجا که من اين قسمتش را دنبال ميکنيم «فمن اين يختار هولاء الجهال؟» از کجا ميتوانند جهال امامت را تعيين کنند. «ان الامامه منزله الانبياء و ارث الاوصياء»، به دست جهال نيست. خداي متعال فرمود: «لا ينال عهدي الظالمين»، عهد امامت بود، عهد من براي ظالمها نميرسد. مصداق اول ظالم مشرکين هستند ظالمها چه کساني هستند؟ اولين ظالم مشرک است. «ان الشرک لظلم عظيم»[3]، بنابراين ظالمي که مشرک باشد، شرک به خدا داشته باشد که آن ظلم عظيم است قطعا طبق نص اين آيه اهليت امامت ديني را ندارد و نميتواند امامت ديني داشته باشد. سيوطي[4] در تفسير در المنثور روايت از مجاهد معناي «لا ينال عهدي الظالمين، لا اجعل اماما ظالما» يعني من امام ظالم ديگر نصب و قرار نميدهم، معنا ميکند سيوطي. روايت تفسير عياشي در اينکه امام ظالم وجود ندارد بعد مرحوم عياشي در تفسير عياشي ميفرمايد: روايت از حريز از امام امام باقر عليه السلام «في قوله لا ينال عهدي الظالمين، أي لا يکون اماما ظالما». امام ظالم قطعا وجود ندارد. در شرح حديث «و لا ينال عهدي الظالمين»، روايتي را مرحوم عياشي نقل ميکند از صفوان جمال ميگويد اين حديث را در مکه بوديم که صحبت بود، در آنجا گفته شد به اين نتيجه رسيديم و مطلب اين شد که «قال من ذريتي، قال يا رب و يکون من ذريتي ظالم، قال نعم». اسم برد چند نفر را که اينها هستند که ظالم هستند و امامت به آنها نميرسد. «و من اتبعها»[5] و کساني که آنها را اتباع ميکنند. کسي که از اين امامت فاصله بگيرد سفيه است بعد در ادامه همين آيه ميفرمايد کسي که از اين امامت، از اين مقام با عظمت، از اين چهره مولي کسي که «يرغب عنه» يعني فاصله از آن بگيرد، کسي از اين امامت فاصله بگيرد «الا من سفه نفسه»، مگر کسي که عقل درست ندارد. عقل درست باشد آدم غير از مولي کسي هست که بعد از پيامبر آدم امامتش را قبول کند؟ قرآن ميگويد قبول نکردن ولايت سفاهت است. براي اينکه عقل سليم در ديد ابتدايي کسي که به قول خود آنها به بت سجده نکرده کرم الله وجهه، کسي که تمام غزوات به دست مبارک او بوده، کسي که علمش تا حالا در دنيا اول است، کسي که تقوايش الگوست تا حالا، کسي که نص غدير درباره اش است، کسي که قبول نکند «من سفه نفسه»، اين عقل ندارد. يک دستهاش عقل ندارد که اتباع است و يک قسمتش هم کفر است که سران است و موسسين بهم زدن ولايت مولي در اين آيه کافر خوانده شده است و کساني که با يک تبليغات بسيار نادرستي از ولايت کنار کشيدهاند، آنها سفيه خوانده شده و واقعا هم همينطور است. در آيه قرآن گفت «و من يرغب عن مله ابراهيم» که ملت در روايت گفته شده است فالمله در اينجا امامت است. «الا من سفه نفسه». و بعد در ادامه اين همين آيه آن کساني که کنار ميروند در اثر تبليغات سفهاء هستند و عقل ندارند و کساني که عمدا موسسين مخالفت با ولايت هستند، «و من کفر فامتعه قليلا»، دنيايش را يک زندگي برايشان ميدهيم مثل اينکه شما مثال بزنيد رياست دنيا که چيز کمي است، يک رياست چند روزه و يک حکومت چند روزه مثلا، اينها متاع قليلي است، «فامتعه قليلا ثم اضطره الي عذاب النار و بئس المصير»، در آخر به ناچار ميکشانم آنها را به عذاب دردناک و راه بسيار بد و خطرناک. اين تفسيري بود که مرحوم عياشي نقل کرده درباره «لا ينال عهدي الظالمين». بيان فخر رازي در تفسير کبير بعد از که اين مطلب از لحاظ روايات بيان شد، بياييم که يک بحث تحقيقي آن را ادامه بدهيم سه دليل فخر رازي از طرف شعيه ميگويد که امامت به ظالم نميرسد فخر رازي[6] در تفسير کبير ميگويد: «الروافض احتجوا بهذه الايه علي القدح في امامه ابي بکر و عمر بثلاثه اوجه: الاول» ميگويد رافضيها از اين آيه استفاده کرده اند که ابوبکر و عمر نميتواند خليفه باشد به سه وجه، «الاول ان ابابکر و عمر کانا کافرين فقد حال کفرهما ظالمين فوجب ان يصدق عليهما في تلک الحاله انهما لا ينالان عهد الامامه البته»، اين بيان خود فخر رازي است البته از طرف روافض ميگويد. «و اذا صدق عليهما في ذلک الوقت انهما لا ينالان عهد الامامه البته و لا في شئ من الاوقات»، نه در آن وقت و نه در هيچ وقت ديگر، «ثبت انهما لا يصلحان للامامه»، خلافتشان را کسي انکار نميکند منتها خلافت سلطنت است. ما قائل به سلطنت هستيم و خلافت معنايش هم در لغت «الخليفه: السلطان الاعظم، و الخليفه: السلطنه». امامت به آنها نميرسد، مانع دارد که ظلم است. ظلم هم کفر است. تاريخ هم بلديد که کفر طولاني است چهل ساله است، تقريبا چهل سال مشرک بودند، چهل سال کافر بودند «حتي بلغ اشده اربعين سنه»، از لحاظ تربيتي ميگويند کسي که تا چهل سال رسيد، قابل اصلاح ديگر نيست. اين دليل اول که فخر رازي بيان کرد. دليل دوم «الثاني ان من کان مظلما في الباطن کان من الظالمين فاذن ما لم يعرف ان ابابکر و عمر ما کانا من الظالمين المذنبين ظاهرا و باطنا وجب ان لا يحکم بامامتهما». ميگويد: شعيه ميگويد که امامت ظاهر و باطناش پاک باشد ولي براي آنها ظاهر و باطنش در حال شرک و کفر ديگر پاکي آن ثابت نيست و قابليت براي امامت وجود ندارد. دليل سوم مشرک است و کل مشرک هم ظالم است و الان شما به آنها ميتوانيد بگوييد «کانا ظالمين»، صدق هم ميکند مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ يا حداقل استعمالش صحيح است يا به معناي مجازي يا به معناي حقيقي. استعمال مشتق در ما انقضي عنه المبدأ صحيح است يا به نحو مجازي يا حقيقي اينجا يک نکته است که شما نگوييد اختلاف نظر وجود دارد در اينکه مشتق حقيقت است در ما انقضي عنه المبدأ يا نيست و اختصاص دارد به من تلبس بالحال، اين اشکال اينجا وارد نيست. چون شما ميگوييد استعمالش صحيح است حالا به نحو حقيقت يا به نحو مجاز. استعمال که صحيح بود، عنوان صدق ميکند، ظالم «لا ينال عهدي الظالمين». صدق عنوان حال به نحو مجازي يا حقيقي در حالي که تحقيق در اصول هم اين شد که مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ است. بعد ايشان چون آدم فاضلي است و بحث را دقيق بيان ميکند، در آخر ميرسد به جوابها و ميگويد کل اين استدلالها وارد نيست براي اينکه مشتق حقيقت در ما انقضي عنه المبدأ نيست. الان کسي که قسم خورده باشد که به مسلماني سلام کند ولي فرد مسلماني است که قبلا کافر بوده و الان مسلمان است، حالا به اين مسلماني که فعلا مسلمان است اگر سلام بکند، آيا اين درست نيست؟ قطعا درست است. پس معلوم است که مسلمان است و کافر نيست، کفر قبلي اثر ندارد و مسلمان بودن فعلي ملاک است. اولا ما گفته بوديم که مثال دليل نيست، و ثانيا مغالطه است و ثالثا مسلمان بودن خودش موضوعا از نظر ديني، اسلام حال فعلي اسلام شرط است براي احکام اسلام نه براي خلافت و امامت. احکام اسلام مثلا نجس نيست. مصداق کامل و مورد اتفاق و اجماع و مسلم براي امامت اميرالمومنين است پس بنابراين براساس رأي خود فخر رازي و سيوطي و محققين خود ما و بيان اصول کافي، راهي براي تطبيق امامت وجود ندارد مگر يک مصداق که اميرالمومنين سلام الله تعالي عليه است که فقط مصداق کامل و مورد اتفاق و اجماع و مسلم و بدون هيچ شبهه. حداقل مصاديق ديگر که شک داشته باشيم ميشود شبهه مصداقيه. کوچکترين شبهه در مسائل اعتقادي خطر دارد و در مسائل اعتقادي براي شبهه و شک راهي نيست. تنها اميرالمومنين به تسالم و ضرورت معصوم و پاک و اهليت و قابليت و جامعيت بنابر مسلک شيعه و سني، اين آيه که امامت که عهد خداست. روز عيد غدير تطبيق ميشود به حضرت علي بن ابي طالب اميرالمومنين عليه افضل الصلاه و السلام. يک نکته يادمان نرود، در روايت خوانديم که ولايت عز المومنين است، يک طلبه تجربه ماست، يک طلبه موفق طلبهاي است که ولايتش قويتر باشد. هرچه ولايتتان قويتر باشد، توفيقتان بيشتر است و معناي قدرت و قوت ولايت را از کجا بفهميم، يعني راه تقويت ولايت فقط کريم هستند، فقط چند قدم برويد و يادشان بکنيد، و واجبات و محرمات را رعايت کنيد، يک مرتبه ميبينيد دل از دست رفت، فقط ميگويد آقا اميرالمومنين، فقط ميگويد آقا امام زمان. ولي، ولي دلهاست. ولي، ولي روح آدم است. ولي، ولي نفس آدم است. يکي از تجليات ولايت تکويني هم همين است. فردا هم ان شاء الله زيارت امين الله را بخوانيد. نکته اصلي در عرفه گفته بودم که در عرفه معرفت آمد و آشنايي آمد و معرفت پشت سر آن عرفان است. معرفت امامت است، عرفان ولايت است. و معرفت آشنايي است، ولايت تعهد است. معرفت آغازي است که فرجام عرفان است. روز عيد غدير معرفت آمد قرار را درست کرد و عرفان تعهد را درست ميکند. روز عرفه آشنايي درست شد و روز عيد غدير تعهد انجام ميشود. تعهد يک تجديد عهد بين خود و خدايمان نسبت به ولايت اهل بيت است، «نوالي وليکم و نعادي اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74 اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان74 میباشدبه ابجد بزرگترین گنا هان کبیره دین 1276 -1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 74 تروریست 1276-1202= 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد 74دوزخیان پلید دین ها 74 دوستان پلیده شیطانی 74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74ان من المجرمین منتقمون 74 دین اسلام مثل دین مسیح 74 فرقه شد ابجدصغیر ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان=74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74فرقه میگویم74 باشیطان دین های اسلامه 74 شیطان ها مکار پلیده 74 مکار پلیده شیطان ها 74بنامردان پلید روزگار 74بپلید به نامردان74 نامرده پلید روزگار 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها الملعونه 74 منافق پلید بدین اسلامه 74میباشند 74با عهد شکنهای دین 74با نامردان عهدشکن پلید 74=74دشمنان اصلی دین اسلامی74عمرابوبکرعثمان74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74ومکروا مکرا" کبارا 74 به ابجد تروریست 1276-1202= 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام 74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 = 74 به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی اهل نجات دین555-541 عمر ابوبکر= 14 معصوم خانواده پیامبر اعظم محمد (ص) دین هستند 110بحق110 بحق110نگین 110 دین الهی 110 منادیه 110 دین الهی 110 جلوه بخدا 651-541 عمر ابوبکر = 110 علی 110 دین الهی 110 اهل دینی 110علی 110بحق110 نان جو 110 نمک 110 بحق 110نگین 110 دین الهی 110 منادیه 110 دین الهی 110 علی110نامت 110 یا علی حقا پلیسی عالمی خیبر کنی بت شکنه دوش نبی در کعبه این مولاء علی گفت پیغمبر به کعبه اینچنین نیست جز حیدر امیرالمومنین امیرالمومنین در کعبه دوشش کسی غیر از علی نیست جانشین خاتم پیغمبران مولاء علیست جانشین خوابید جای پیغمبر علیست ساقی کوثر به جام مصطفی مولاء علیست يک قبله دارند عاشقان آنهم علی المرتضاست علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست این شکاف کعبه را مقصود چیست قبله آل عباء مولاء علیست یک قبله دارندعاشقان آن هم علی مرتضاست يک شمع دارندعارفان آنهم علی المرتضاست يک جلوه دارداين جهان آنهم علی المرتضاست يک روح دارند شيعيان آنهم علی المرتضاست يک راه دارند رهروان آنهم علی المرتضاست يک نابغه دارد زمان آنهم علی المرتضاست منجی عالم قائم است جان علی مرتضاست او جان حیدر داردروح علی مرتضاست یارب فدایش جان ما جان علی مرتضاست دو فاطمه دارد علی هم مادرو هم جان ما باشد علی مرتضاء قائم بوود نامو نشان آن هم علی مرتضاست یارب جهان نقش روخ مهدی علی مرتضاست روی رسول مصطفاست مهدی علی مرتضاست قرآن ناطق او بوود رمز قلوب شیعه هاست مهدی علی مرتضاست خورشیدو ماه عالم است مهدی علی مرتضاست شنیده ام که از سنگ هم طلاء درست میکنی مولاء من سنگ دل بودم تو از سنگ هم طلاء درست میکنی
سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است گفتم که روم سایه لطفش بنشینم گفتا که علی نور بوود سایه ندارد شیعه یعنی دشتهای پر دمن نیست اهل توپه بازی در چمن شیعه یعنی آب نانو نصف جو بر یتیمان میدهدمانند او شیعه یعنی شینو یایو عینو ها پرده دین میکند چشم تو وا در حرم چشمها گردد وای وا با وضوء برگو ببین مولاء بخواب شیعه یعنی عشقو شور زندگی حد اعلی میکند او بندگی شیعه یعنی شکوه مولاء علی آتش دراز شکاف کعبه میگویم ولی بت شکن در کعبه بر دوش نبی ثاقی کوثر بوود مولاء علی جانشین حق کوثر با نبی شیعه یعنی کندن در یا علی عبد کشتن قهرمان خیبری شیعه یعنی قل هو الله احد نام شیعه میدرخشد تا ابد فرقه های دیگری باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد شیعه یعنی در مدار حق علی جان فدا خوابید جای آن نبی شیعه یعنی در مدار حق علی جانفشانی میکند بهر نبی شیعه یعنی سجده در محراب خون عشق ورزیدن به سر حد جنون شیعه یعنی پارسا مرد دلیر که به هنگام نبرد مانند شیر شیعه یعنی دشمن شمر یزید این ابوبکرعمر باشند پلید شیعه یعنی دشمن شر زمین میکند کوتاه از این سر زمین شیعه یعنی شر دشمن را بکن دست مظلومان بگیر ظالم فکن نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام هیچ فرقه دیگری در قرآن نیامده که نیامده دیگه نامرد نباشید حق را بپذیرید پیامبر فرمود یا علی انت و امتک یا لا اقل جواب بدهید 10 ساله همه علمای مذاهب من در آوردی و تو در آوردی را به مبارزه میطلبم انگار همشون کرو لالند مرد باشید بلندبا افتخار بگوئید که شیعه قائم آل محمد(عج) مهدی شده اید کعبه میگوید سخنها اینچین ابجد شیعه و کعبه را ببین 25 شیعه یعنی این شکاف کعبه بین میشود حج هم شروع از ضلع این شیعه یعنی عشقو شعور معرفت ............... شیعه یعنی قل هو الله احد نام شیعه میدرخشد تا ابد فرقه های دیگری باطل بوود نام شیعه جلوه قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد شیعه یعنی در مدار حق علی جان فدا خوابید جای آن نبی شیعه یعنی در مدار حق علی جانفشانی میکند بهر نبی شیعه یعنی سجده در محراب خون عشق ورزیدن به سر حد جنون شیعه یعنی تابش نور خدا از آسمان همچو خورشید میکند روشن زمین شیعه یعنی درس راه زندگی همچو مولایش حسین ابن علی الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلاتخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ این آیه قرآن 93 کلمه میباشد و ثابت میکند با نماز ولایت 93+17نماز = 110علی دین الهی110 علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شدابجدصغیر علی 26ضربدر 23 مهدی = 598 حکم قطعی قطعنامه 598رمز الله598 منظور امام علی و امام مهدی اولین و آخرین امام الهی 598 ابجدامام علی 26 ضربدر23 مهدی = 598 رمز قرآن 598 امام اول و امام آخر کلام اول و کلام آخر منظور رمز قرآن 598 خاتم پیغمبران محمد (ص)ومولاء علی و مولاء مهدی میباشند اولین امام و آخرین امام و آخرین پیامبر حرف حق 396 حرف حق 396+110علی+92محمد=598رمز قرآن 598قطعنامه598 رمز قرآن 598 منظور حضرت مهدی و پدربزرگ بزرگوارش امام علی میباشد ابجد صغیر مولایم مهدی را درابجد مولاء علی 26ضربدر 23= 598 رمز قرآن598 مهدی میباشد 396حرف حق 396+110علی+92محمد= 598قطعنامه598رمز قرآن 598 این آیه قرآن ابجدکبیر مولایم مهدی 59 میباشد و این آیه هم 59 کلمه میباشد و در باره حضرت مهدی هم میباشداین آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59 زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشد خداوند دوازده ماه سال را هم بخاطر مهدی 12 قرار دارد ساعت هم 12 ساعت روز است مثل روز روشن است حق با مهدی میباشد اگردعای من امشب به آسمان برسد گمان کنم که خدا هم به دادمان برسد رمق نمانده به جسمم خدای من مددی! مگر ز نورتو به تن مردهام توان برسد غمم ز دوری یار است، یار گمشدهام چه میشود خبر از یار بی نشان برسد؟ چه میشود که بیاید سوار مشرقیام و بر پای پیادهی خسته، توان و جان برسد پر از لطافت گل میشود نسیم چمن اگر به فصل خزان یار مهربان برسد گلاب و عطربپاشید در مسیر ظهور گمان کنم که هر آن لحظه میهمان برسد! بشوق به شوق ظهورش سر راه نشسته ام که ببینم مولاء را این امام کل گل زمان برسد اکنون به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشداین آیه قرآن هم 47 حروف میباشدبشمار47(إنمايريدالله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا)47 شجره مطهره 47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ ای یوسف زهرادوازدهمین سوره قرآن بیا ای جانه دله 26 علی و زهرا بیا تا همه در برابرت خشوع و خضوع کنند ای 12 دوازدهمین سوره قرآن یوسف زهراجانها به فدایت دكتر مصري که سنی بوده و ازطریق قرآن به اثبات تعداد امامان شیعه پرداخته است .علم ابجد علم محاسبات ریاضی خدا در قرآن است اساس علم عدد بر این است که عدد مفروض ذهنیت انسان نیست. بلکه عدداز عالم سرّ الهی به اراده و مشیت پروردگار عالم ظهور و بروز پیدا کرده است علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن .الله اکبر و عالم عدد روح گنج و کنز الهی است چنانچه پروردگار عالم اوّلین ظهور عدد را خود آغاز کرد پروردگار عالم اوّلین ظهور عدد را خود آغاز کرد و فرمودقُل هوالله احد)۵۲ هر سال ۵۲ جمعه داریم ۵۲حق با دوازده امام ۵۲یامقلب القلوب ۵۲ جمعه با ۳۱۳ روز ۳۱۳+۵۲= ۳۶۵ روز سال اعتقاد ناب شیعه وپرتوی از انوار ولایت اهل البیت علیهم السلام میباشددر قرآن 583احد عشر به ابجد 583 ابجد 5 تن آل عباء میباشد583 با ولایت امامان 583 این عدد شریف را جلوی آئینه بگیر میشود 385 شیعه بحق میباشداز راست بخوانی 583 میشه 385 براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 یاران مهدی 313 رمز الله 313 +72 یاران امام حسین = 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 فرزندان اهل بیت شیعیان میباشند و ما با خدا و مولایمان مهدی عهد بستیم تا مثل زمان پیامبر فقط یک فرقه باشیم نه 74 فرقه شیطانی در غدیر خم دین خدا کامل شد و علی بعنوان نماینده الهی پذیرفته شد به ابجد کعبه97 قسم به آیه غدیر خم 97 قسم و غدیر خم آیه غدیر خم 97 الیوم اکملت لکم دینکم 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه=110 کعبه به ابجد 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه = 110 علی 110 منادیه 110 دین الهی 110 محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی110 این آیه 18 کلمه میباشد الیوم اکملت لکم دینکم 18 کلمه در 18 ذالحجه محمد 92+18 ذالحجه"=110 دین الهی 110 علی 110 محمدعلی را به جانشینی خود تعیین نمود به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 فاطمه و علی میباشد نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام شما یک بار هم نیامده ای بدبخت گمراه بخود بیائید گمراهی تا بکی ابجد اسلامه حق245 فاطمه 135+110 علی = 245 می باشد به ابجد ظالم 971 اهل مجرمین ناکسین مارقین 971 ظالم 971 یعنیظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 آفت کلی 541آفتین541 541 مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971 اهل مجرمین ناکسین مارقین 971 ظالم به دست میآید ظالم 971+231 ابوبکر = 1202 ابجد کبیر ابوبکر عمر عثمان 1202 بدبخت دین اسلام 1202 بکافران محض 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت ابجد ابوبکر عمر عثمان میباشد1202 ارتش کفار 1202به خائنای منافقانه اسلام 1202 1202بخبیث ملحدها 541 با فاسد ترین دشمن 541 احمقان فاسد دین اسلامی 1202به نادانترین اهل دشمن 1202 با فاسد ترین دشمن1202 بدبخت اهله عالمی 541 بکافران محض 1202 تفرقه در ادیانه اسلامی 1202 با خبیث ناهل1202 به نامرده ملحد شرور نادان 1202نااهله شر تری 1202 سران فتنه اهل حرامیانی 1202 با خبیث نا اهل 1202به بدبختیه اهل عالم 1202 اختلافهای دینی 1202بدبخت اهل عالمی 1202 بدبختان به عالم 1202بدترین دشمن اسلامی 1202 بمنافق های اشرار دینه اسلامی 1202 نفهم ترین مردان بدین ها 1202با فاسد ترین دشمن 1202بدترین دشمن اسلامی1202 نفهم ترین مردان بدین ها 1202 بدترین دشمن اسلامی1202 حاکمان ظالمه اهل دین ها 1202 با کافران پلیده ملحده ستمگری 1202 ابجد خائنان 772-541 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد نابحقی 171 نابحقی 171 آل سعود 171 +370 شیطان = 541 فتنه ها 541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 دشمنه اسلامی541 عمر ابوبکر541 مرگ کافر 541 شیطان نابحقی541 541شیطان آل سعود 541 شیطان نابحقی541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اسلامه حق 245 - 786 سر درد شدید =541 عمر و ابوبکربه ابجد متکبرین دین 786- 245 اسلامه حق = 541 عمر و ابوبکر 541 خائنینه 786 - 245 اسلامه حق 245= 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 جرزن منافقی 541 منافق کوردلی 541 عمر 310+231 ابوبکر= 541 خائنینه اسلامه حق ابوبکر و عمر میباشند به ابجدخائنینه 786-245 اسلامه حق = 541 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110علی = 541 عمر و ابوبکر 541 مرگ کافر 541 قاتلی 541 شرما 541 عمر ابوبکر541 فاجران دین اسلامی 541 فاجران دین اسلامی541 فتنه ها 541 عمر310+231 ابوبکر=541 دشمنه اسلامی541اهله شر 541 آل سعود شیطان 541 شیطان نابحقی 541مرگ کافر 541 دشمنه اسلامی541.385 دین الهی الله محمد علی 385 به ابجد قرآن 351 فارسی 351 دین اسلام ناب محمدی 351 باگنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم خانواده پیامبر = 365 روز سال 5+6+3 = 14 معصوم 365 + محمد20= 385 شیعه 385 راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 با آل اسلام ناب محمدی 385 با آل قرآن 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین الهی الله محمد علی 385 ابجد 5 تن آل عباء 583 به ابجد یا انسانیت یا583 شبکه نور 583 این عدد شریف و نورانی را از راست بخوان ابجد 5 تن آل عباء 583 این عدد را جلوی آئینه بگیر میشود 385 شیعه 385 رسول خدا فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 حرفهای حسابی385اسلام پیامبر385فقط دین اسلام 385 فرزندان اهل بیت شیعیان هستند 583یا انسانیت 583از راست بخوان ابجد 5 تن 385 براستی شیعیان قائم آل محمد بحق میباشند { قال رسوالله} کتابی الله و عترتی 1587-1202 عمر ابوبکرعثمان = 385شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385خداوند از کدام دین راضی میباشد به ابجد رضایت دین الهی الله 1587 - 1202 ابوبکرعمرعثمان = 385 شیعه 385 قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلامه بحق محمد20+26 علی =385با گنجینه ناب دینه اسلامی 385 { قال رسوالله} کتابی الله و عترتی 1587-1202 عمر ابوبکرعثمان = 385شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = شیعه385 اسلام پیامبر 385با اسلا ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی 385گوهر بحق دین 385 براه دین حق 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385 شیعه 385 فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385 شیعه 385 اسلام پیامبر
به ابجد شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385 دین ناب الله محمد علی 385به ابجدشهید الله 385 فلسفه دین الله 385 شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 شیعه 385 فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 با قانون الهی دین الله 385 قانون اساسی الهی 385 فلسفه دین الله 385 زنده با د دین بحق حسینی 385 شهید الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 زنده باد دین بحق حسین 385 قانون الهی بدین الله 385 قانون اساسی الهی 385 شیعه 385 قانون بدین الهی الله 385 سربازه الهی دین 385 با راه دین الهی الله 385 با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام385قانون الله بدین الهی 385 قانون الهی بدین الله 385 اسلام پیامبر 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 قانون الهی بدین الله 385 دین ناب الله محمد علی 385به راه الهی حسین 385 قانون الهی دین الله 385 محورا دین الله385 خداوند به پیامبر وحی فرستاد و پیامبر به علی فرمود743 ان الله لا یهدی القوم الکافرون 743-202 محمد علی = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385
مگر به گفته پیامبر شک داری که فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد شیطان 370- 60پلیدیها =310 عمر خطای کاری 851-541 عمر و ابوبکر = 310 عمر =دوزخی های پلید 631 - 144 قرآن یا 12 امام = 541 عمر و ابوبکر 541 بناحق ترینه 826 -385 شیعه = 541 عمر ابوبکر 541دشمنه اسلامی 541 فتنه ها 541 اهله شر541 آفت کلی 541دشمنه اسلامی 541 لطفا خودتان را معرفی کرده و نحوه شیعه شدنتان را بفرمایید.
سلمان حدادی هستم، سال 1361 در شهرستان سنندج به دنیا آمدم. پدرم به مادرم گفت: اسم مذهبی روی فرزندمان بگذار . مادرم که متولد سوریه و شیعه مذهب است، و خیلی محبت امیرالمومنین در دلش بود و هست، اسمم را سلمان گذاشت.
با این اسم بزرگ شدم در حالی که از اسمم متنفر بودم و احساس شرمندگی می کردم.چون تبلیغات مسموم زیادی از شیعیان برایم شده بود. و از اینکه مادرم هم شیعه است احساس بسیار بدی داشتم و برایم کسر شأن بود که مادرم شیعه است. با تشویق پدرم در دوران راهنمایی، در کنار درس های مدرسه، تحصیل دروس حوزوی را هم شروع کردم و ادامه دادم. بعد از اتمام دبیرستان، 3 سال دوره ی تکمیلی حوزه را به زاهدان و مسجد مکی رفتم و پس از مولوی شدن، 4 ماه هم به رایوند پاکستان، برای آموزش یک دوره کامل نحوه ی تبلیغ و جذب رفتم. پس از برگشت از پاکستان، امتحان کنکور دادم و در دانشگاه کرمانشاه در رشته استخراج معدن قبول شدم. در پاکستان به طور تخصصی در 20 جلسه یاد می دادند که چگونه فردی را در عرض 5 دقیقه به وهابیت جذب کنیم این آموزش را نزد آقایی به نام ابراهیم نژاد می دیدیم. در آنجا یک دوست شیعه پیدا کردم به نام مهدی رضایی. فردی بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد و با اعتقاد بود. همیشه سر به سرش می گذاشتم و می گفتم: حیف نیست تو با این اخلاقت شیعه باشی؟ او هم خیلی حرصش می گرفت و گاهی هم ناراحت می شد ولی چیزی نمی گفت. گاهی در جوابم می گفت: حیف نیست تو سلفی باشی!
قبل از اینکه شیعه شوم چهره ی امام علی در نگاهم یک آدم عادی بود و به نظرم کسی بود که بسیار اشتباه کرده که با عایشه جنگیده و یا با معاویه جنگیده. بعد از شیعه شدن چهره ی حضرت در نگاه من این است که هر چه خوبی در باره ی ایشان بگویند حتی اگر سند آن هم ضعیف باشد آن را قبول دارم و آنقدر ایشان را دوست دارم که هر حرفی را از ایشان می پذیرم ایشان فرمود نمیمیری که یک بار بخاطر پیامبر در روضه فرزند پیامبر حسین تشریف بیاوری فقط یک بار بیا وقتی یک وهابی هم برای مظلومیت امام حسین گریه می کند
از این دوستی ما 4 سال گذشت و او مکرر به من می گفت: بیا حداقل یک بار در روضه سیدالشهدا شرکت کن. من هم که دارای ریش بلند و تیپ و قیافه ی مولوی های وهابی بودم خیلی سختم بود. به او گفتم: این کفریات چیه؟ می گفت: حالا یک دفعه بیا از نزدیک ببین. با اصرار زیاد، من را متقاعد کرد که یک بار به مجلس روضه بروم .
با دوستم یک شب عاشورا به مجلس روضه امام حسین(علیهالسلام) رفتم و یک گوشه ای با خشم مجبور شدم که بنشینم. دیدم سید بزرگواری منبر رفت (نماینده ولی فقیه در کرمانشاه بود) و در حین صحبت هایش گفت: کدام یک از شما حاضرید به خاطر خدا و اسلام جانتان را بدهید و بعدش هم مطمئن باشید پسرانتان برادرانتان را سر می برند و سرشان را به نیزه میکنند و زن و بچه تان به اسارت می روند؟ در آن زمان سیدالشهدا(علیه السلام) چه دید که حاضر شد،حج خود را رها و به کربلاء برود و جانش گرفته شود و اهل و اولادش به اسارت روند؟ چرا امام حسین(علیه السلام) دست به چنین کار بزرگی زد؟ رسول خدا فرمود خداوند میگوید دوست دارم حسین در کربلاء برای دین من کشته شود و دین خدا زنده شود به ریاضی قرآن دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین128 کلید دین 128اهل محمد 128امام الهی 128 جان دینی128سبب دین 128 حسین 128 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین 128 ابجد امام الهی 128 حسین 128 دین 64+64 = 128 دین دین حسین 128 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد دین خدا 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 امام الهی 128 کلید دین 128 نبی الله128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128سبب دین 128 کلید دین 128 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین 128حسین 128است امام الهی 128 حسین 128 خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین انا مدینةت لعلم و علیٌ بابها" 854-541 عمر ابوبکر = 313 رمز الله 313 ره حق 313 مثل روز روشن است حقانیت مولاء قائم آل محمد و یاران مهدی 313 نفر میباشند هر سال52 جمعه به 313 روز 313+52 = 365 روز سال ابجد راه حق 26+26 علی =52 هر سال 52 جمعه داریم با 313 روز = 365 روز سال رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313رمز الله 313 ره حق 313 جمکران 313 به مرد های الهی 313 رمز الله 313هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال هر چی فکر کردم دیدم که در شخصیت های محبوب من، شخصیتی مثل امام حسین(علیه السلام) پیدا نمی شود که حاضر باشد به خاطر اسلام، دست به چنین کار بزرگ و خطرناکی بزند! این سوال مهمی بود که برایم ایجاد شد. در همان حین خیلی برای امام حسین و شخصیت ایشان ناراحت شدم که چرا هیچ کس امام حسین را درک نکرد و ایشان را همراهی نکرد. آن شب چراغ ها را خاموش کردند و مشغول به سینه زنی شدند ولی من سینه نزدم، نشستم و برای مظلومیت سیدالشهدا خیلی گریه کردم. از این که در فرقه ما نمی گذارند امام حسین (علیه السلام) را به خوبی بشناسیم ناراحت بودم، دلسرد شده بودم، از دست خودم هم خیلی ناراحت شدم که چرا تا حالا سیدالشهدا(علیه السلام) را نشناختم؟ ولی چون از بچگی به ما گفته بودند که شیعه ها سفسطه میکنند و ناحق را حق جلوه می دهند از شیعه فراری بودم. حاضر بودم شیطان پرست شوم اما شیعه نشوم حاضر بودم هر دینی را جز شیعه قبول کنم.بله یک وهابی چون اربابانش نمایندگان واقعی شیطان و ابجد و ریاضی شیطان هم میباشند حاضرند شیطان پرست بشوند ولی شیعه نشوند این گفته خود نمایندگان شیطان وهابی میباشد به علم ریاضی قرآن22 شیطان 22 عمر22 ابابکر22مقصر22هذیان22دشمن اسلام22 دشمن اسلام 22 مجرمان 22منافقان22بدبختی22 هر دین و مذهب را که می خواندم با علمایشان هم گفتگو کردم این نکته را تحقیق و بررسی می کردم که صحبت های کتابها حقیقی واقعی باشد و بین نوشته های موجود در کتب و گفته ی عالمان آن دین تعارضی نباشد در همه ی ادیان که مطالعه کرده بودم این تعارضات را دیدم (4 سال طول کشید تا من ادیان را همه را بررسی کنم) گذشت و خیلی با احتیاط فرقههای شیعه را بررسی کردم تا اینکه برای شناخت بهتر شیعه دوازده امامی، رهسپار قم شدم. به دفتر آیت الله بهجت رفتم و سوالات و شبهاتی که داشتم از آنجا پرسیدم و آنها هم با صبر و حوصله و محبت بسیار به من پاسخ دادند.
بعد از آنان خواستم کتابی به من معرفی کنند تا دربارهی شیعه بیشتر تحقیق کنم. آنها کتاب المراجعات و شبهای پیشاور را به من معرفی کردند. آن کتاب ها را تهیه کردم و شروع کردم به خواندنشان .
مطالب آن دو کتاب را که می خواندم برای اینکه ببینم مطالبی که از کتاب های اهل سنت نقل می کنند صحیح است یا نه، فورا مراجعه می کردم به کتاب های اهل سنت یا به نرم افزار المکتبه الشامله و با کمال تعجب میدیدم مثل اینکه این روایات، واقعیت دارد. برای من سوال پیش آمده بود که چرا بعد از این همه سال، این روایات دور از چشم ما بوده و ما ندیدیم؟ و اگر هم مواردی از این دست می دیدیم و از علما می پرسیدیم، خیلی راحت از کنار اینها می گذشتند و یا توجیه میکردند مثلا می گفتند: این فضیلت است نه رذیلت. در حالی که بر عکس بود .
این ها را که خواندم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. 6 ماه دقیق این کتاب ها را مطالعه کردم و با خودم فکر می کردم، شیعیانی که سالهای سال آنان را تکفیر می کردیم آیا با این دلائلی که از کتاب های ما دارند باز هم واقعا کافر و مشرک هستند؟ یعنی ما بیست و چند سال راه را اشتباه می رفتیم؟
جالب بود ایشان که از مذهب اهل سنت هیچ چی نمی دانست و اصلا عمرو ابوبکر را نمی شناخت و امیرالمومنین را نمی شناخت و هیچ گونه التزام عملی به مذهبش نداشت و حتی نمی دانست نماز چند رکعت است؛ به من گفت: نه؛ تو اگر هزار قتل مرتکب می شدی یا هر جرم دیگری مرتکب می شدی من کمکت می کردم ولی چون که شیعه شدی نه از من کمکی ساخته نیست ! با خودم خیلی کلنجار می رفتم که با توجه به اینکه شیعه واقعا حق است من چه جوری آن را قبول کنم؟! حتی گاه خواب نداشتم و راههای سختی که بعد از شیعه شدن بر سرم قرار می گرفت را بررسی می کردم. به حق بودن شیعه پی برده بودم اما تعصبات نمی گذاشت آن را قبول کنم. تا اینکه بالاخره شیعه شدم و بعد از شیعه شدنم یک دفترچه هایی را چاپ کردم که تحت این عنوان که "آیا شیعه حق است؟" و در آن دلائلی از کتابهای اهل سنت که ثابت می کرد مذهب شیعه، مذهب صحیح است آوردم و پخش کردم. یک نفر این دفترچه را برد و به پدرم داده بود. و گفته بود: این را پسر شما چاپ کرده است.
پدرم به من گفت: سلمان شیعه شده ای؟ من هم جرات نکردم بگویم: آره. تقیه کردن را هم بلد نبودم. گفتم: اگر خدا قبول کند . گفت: نه گولت زدند . گفتم. من یک عمری به مردم می گفتم شما گول شیعه را نخورید حالا شما به من می گویید گول خورده ای ؟ نشستم و با پدر شروع کردم به بحث و مناظره کردن. و به کمک اهل بیت(علیهم السلام) با حضور ذهن کافی، با استفاده از صحیح نجاری و مسلم توانستم جوابش را بدهم . یکسری از دوستان پدرم آمده بودند و با آنها هم بحث کردم و آنها هم محکوم شدند . گفتم: من که کردستان و سنندج بودم و هستم، پیش شیعه ها که نرفتم تا آموزش ببینم . این مطالب همه از کتاب های خودتان است نه کتاب های شیعه . من در 6 ماه با کمک از اهل بیت با 18 نفر صحبت و مناظره کردم و خیلی ها هم شیعه شدند. وقتی دیدند این طوری نمی توانند جوابم را بدهند، پدرم مرا تطمیع کرد و به من گفت: سلمان، ماشین زیر پایت چی هست؟ گفتم: زانتیا . گفت: این را بگذار کنار، برایت ماکسیما می خرم به شرطی که دیگر هیچ اسمی از شیعه نبری . (شیعه باش، هر کاری می خواهی انجام بده ولی برای شیعه تبلیغ نکن) من خندیدم و گفتم: ماکسیما نمی خواهم. مگر الان هم قرن وسطی است چون آن موقع (بهشت و جهنم را می خریدند و می فروختند و من نمی خواهم جهنم را بخرم) 6 ماه مرتب، مرا تحقیر و اذیت می کردند و چاره ای جز تحمل آنان نداشتم. و زندگی برایم خیلی سخت شد (با خانمم در کردستان آشنا شدم سنی بود که شیعه شد – یک سنی عادی بود .خانمم بادار بود. و زندگی به من فشار می آورد. به خانمم گفتم این طور نمی شود زندگی کرد، من می روم تهران تا شغلی پیدا کنم، خانه ای اجاره می کنم و بعد دنبالت می آیم تا از اینجا برویم. از خانه بیرون رفتم. دیدم پدرم با چند نفر، سر کوچه ایستاده اند. گویا فهمیده بودند که می خواهم از آنجا بروم. همسرم گفت من تا سر کوچه با تو می آیم . گفتم: نه، همین جا بمان. ولی اصرار کرد و با من آمد . به سمتشان رفتم . مانع عبور من شدند. آنها 5 ، 6 نفری بر سرم ریختند و یکی شان با چوب دستی که در دست داشت محکم بر سرم کوبید و من بر اثر آن ضربه آنجا افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم و بواسطه آن ضربه لکنت زبان گرفتم. خانمم که قصد داشت از من دفاع کند، جلو آمده بود تا مانع آنها شود، که یکی از آنها با لگد به او زد ، و بر اثر آن ضربه، بچه اش را که 4 ماهه بود سقط کرد ولی خدا رو شکر، من آن صحنه را ندیدم. با خودم خیلی کلنجار می رفتم که با توجه به اینکه شیعه واقعا حق است من چه جوری آن را قبول کنم؟! حتی گاه خواب نداشتم و راههای سختی که بعد از شیعه شدن بر سرم قرار می گرفت را بررسی می کردم. به حق بودن شیعه پی برده بودم اما تعصبات نمی گذاشت آن را قبول کنم. تا اینکه بالاخره شیعه شدم مردم به پلیس زنگ زدند و پلیس آمد و بعد از آن اورژانس ... بی درنگ یاد مظلومیت علی (علیه السلام) می افتم که در جلوی چشمش همسرش را زدند ولی نمی توانست از او دفاع کند. نمی دانم در آن صحنه چه کشید؟ واقعا او اول مظلوم عالم است . در سه روز که در بیمارستان بی هوش بودم وقتی به هوش آمدم گفتند خانمت بچه اش را سقط کرده و من هم بر اثر ضربه ای که بر سرم وارد شده لکنت زبان گرفته ام و به سختی می توانم صحبت کنم.(که الان هم قرص های بسیاری برای این مسأله می خورم)
شبانه از بیمارستان فرار کردیم و با سختی خودمان را به ارومیه، نزد یکی از دوستانم رساندیم. جریان را برایش تعریف کردم و گفتم: ما هر چه داشتیم آنجا گذاشتیم و پیش شما آمدیم. به ما کمک کنید و یک خانه ای برای ما بگیر. (جریان شیعه شدنم را برایش توضیح دادم) جالب بود ایشان که از مذهب اهل سنت هیچ چی نمی دانست و اصلا عمرو ابوبکر را نمی شناخت و امیرالمومنین را نمی شناخت و هیچ گونه التزام عملی به مذهبش نداشت و حتی نمی دانست نماز چند رکعت است؛ به من گفت: نه؛ تو اگر هزار قتل مرتکب می شدی یا هر جرم دیگری مرتکب می شدی من کمکت می کردم ولی چون که شیعه شدی نه از من کمکی ساخته نیست ! آنجا بود که از خانه اش بیرون رفتم و برای اولین بار در طول عمرم، با همسر مریضم که بچه اش را سقط کرده بود در خیابان خوابیدیم . با مقدار پولی که داشتیم، خودمان را به قم رساندیم و چون هیچ کس را در قم نمی شناختیم و جایی برای ماندن نداشتیم، مدت 45 روز در جمکران ماندیم. گرسنگی می کشیدیم ولی وقتی یاد گرسنگی و آوارگی و پای برهنه ی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) می افتادم تحملش برایمان آسان می شد.
مدتی که در جمکران بودیم، سال 85 بود که حتی کفش هم نداشتیم حتی پول نداشتیم یک ماشین بگیریم خلاصه یک کاغذی پیدا کردیم و نامه ای به امام زمان نوشته که آقا خیلی گیر هستم و به خاطر شما همه چیز را ترک کردم و آمدم. به لطف آقا امام زمان(عج) بود که هر طور شده یک وعده غذایی برای ما جور می شد. حالا یا نذری بود یا هیئتی می آمد و شام می داد یا به هر نحوی دیگر، غذا گیر ما می آمد . شبها روی کارتون می خوابیدم مدت ها که گذشت یکی از انتظامات جمکران که ما را چند روزی زیر نظر داشت، آمد و گفت: کارت شناسائی تان را ببینم ! شما کی هستید؟ کارت شناسایی را نشانش دادیم . وقتی اسم سنندج را دید گفت: شما اینجا چه کار می کنید؟ با لکنت زبان شدیدی که در اثر ضربه به سرم وارد شده بود، بهش گفتیم: ما شیعه شده ایم. گفت: کار بدی نکرده اید آیا قم جایی را دارید؟ خجالت کشیدم بگویم نه ، گفتیم یک جایی داریم . رفت و 20 دقیقه بعد برگشت و گفت: 30 هزار تومان شما را بس است تا به شهر خودتان برگردید؟ گفتم: من پول نمی خواهم ! گفت: ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم که ناموسمان توی خیابان بخوابد و بی تفاوت باشیم . پول را به من داد و بعد از دو ماه و خورده ای توانستم با آن پول به حمام بروم و موهای سرم را کوتاه کنم . به حرم حضرت معصومه رفتیم . خیلی از بی بی خواهش و التماس کردیم گفتیم: ما به خاطر شما و اجداد شما آمدیم .هیچ جایی را بلد نیستیم . هیچ چیز هم نمی دانیم، فقط تو را می شناسیم . آن پول را تقسیم کردیم و هر روز یک چیز خیلی کمی می خریدیم و می خوردیم. چند روزی متوسل شدیم و یک روز به یکی از خادم های حرم گفتیم: آقا ما گدا نیستیم ولی هرچه باشه مهمان شما هستیم و از او درخواست کمک کردم. گفتم ما شیعه شدیم ولی نمی دانیم چه کنیم؟!با مقدار پولی که داشتیم، خودمان را به قم رساندیم و چون هیچ کس را در قم نمی شناختیم و جایی برای ماندن نداشتیم، مدت 45 روز در جمکران ماندیم. گرسنگی می کشیدیم ولی وقتی یاد گرسنگی و آوارگی و پای برهنه ی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) می افتادم تحملش برایمان آسان می شد گفت: این خیابان را برو دفتر هر مرجعی که رسیدی آنها کمکت می کنند . اول دفتر آقای مکارم شیرازی رفتم . بعد دفتر مقام معظم رهبری رفتم .آقایی آنجا نشسته بود . تا آمدم جریان را تعریف کنم خانمم شروع به گریه کرد و من داستان را تعریف کردم او وقتی وضعیت ما را دید خیلی به ما محبت کرد و گفت: اگر می خواهید قم بمانید جایی برای شما بگیرم . گفتم: نه می خواهیم برگردیم ارومیه و در مدارس آنجا ، کار پیدا کنم . گفت: باشه و یک مقداری پول به ما داد و ما از آنجا خارج شدیم . بیرون که آمدیم به خانمم گفتم: تا اینجا که آمدیم و پول هم داریم بیا برویم زیارت امام رضا (علیه السلام)، بعد از آنجا برای پیدا کردن کار به ارومیه برمی گردیم . رفتیم مشهد.آنجا خیلی گریه کردم. جالب است بدانید توقفمان در مشهد حدود 3 4 سال طول کشید.خانمم در طول این مدت بر اثر سختی ها و ناراحتی هایی که کشیده بود 14 کیلو وزن کم کرده بود و دچار افسردگی شده بود .
جریان گذشت و به صورت غیر رسمی طلبه حوزهی مشهد شدم. کتاب های درسی شیعه را شروع کردم به خواندن. یک سال گذشت . ما بعد به قم رفتیم و آنجا با کمک دوستان یک خانه گرفتیم . شیرین ترین خاطره شما از شیعه شدنتان چیست؟
خاطره سازترین و شیرین ترین خاطره من همان 30 هزار تومانی بود که در جمکران به من دادند و الان هم هر چی می گردم و در عکس ها و ... می گردم که آن خادم را پیدا کنم ،هنوز پیدا نکردم ایشان را (آن 30 هزار تومان خیلی برایم برکت داشت و اصلا از آن کم نیاوردم)
خاطره دیگرم این است که در سال 89 در مراسم عید حضرت زهرا (س)، دو چیز خواستم یکی ، یک بچه و دیگری زیارت کربلا .
هفته ی بعدش یک نفر هیئتی، مرا دید و گفت: دیشب خواب دیدم که شما و خانمت در حسینیه برای عزاداران امام حسین(علیه السلام) چایی می ریزید. خوابش را اینگونه تعبیر کرد باید شما و خانمت را به کربلا بفرستم . او یک بانی پیدا کرد و ما را به کربلا فرستاد . چند وقت بعد از سفر کربلا ، متوجه شدیم که بچه ی تو راهی داریم. اولش باورمان نمی شد، سالها از اون ضربه ای که به پهلوی خانمم وارد شده بود می گذشت و احتمال نمی دادیم که او دوباره حامله شود. نگاه شما قبل از شیعه شدن به امیرالمومنین علی علیه السلام چگونه بود؟ قبل از اینکه شیعه شوم چهره ی امام علی در نگاهم یک آدم عادی بود و به نظرم کسی بود که بسیار اشتباه کرده که با عایشه جنگیده و یا با معاویه جنگیده. بعد از شیعه شدن چهره ی حضرت در نگاه من این است که هر چه خوبی در باره ی ایشان بگویند حتی اگر سند آن هم ضعیف باشد آن را قبول دارم و آنقدر ایشان را دوست دارم که هر حرفی را از ایشان می پذیرم. اگر بخواهید امیرالمۆمنین را در یک جمله وصف کنید چه می گویید؟ خیلی سخت است که حضرت را در یک جمله وصف کرد. و اصلا نمی شود. مگر می شود یک اقیانوس را در یک جمله جمع کرد؟ بهترین چیزی که در عالم امکان وجود دارد و بهترین مأمن و پناهگاه در این عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که هر کسی که هر مشکلی دارید اگر حضرت علی را به حق خانمشان حضرت زهرا قسم دهیم مشکل قطعا حل می شود هیچ گاه برای خودم و مشکلم چیزی نخواستم همیشه سلامتی امام زمان را از خدا خواستم.
فکر نمی کنید که آن گریه ای که در شب عاشورا برای امام حسین علیه السلام در حالی که وهابی بودید، کردید باعث نجاتتان شد؟ آن گریه واقعا یک گریه ی خاصی بود یک لطف بود آن شب به قدری گریه کردم که تمام لباسم خیس شد. همان سفینة النجاة بودن حضرت سیدالشهدا آن شب تأثیر خودشان را روی من گذاشت. به نظرم آن 4 سالی هم که خواندم و مطالعه کردم و طول کشید برای این بود که پایه های من قوی شود که در هر مناظره ای همه را شکست دهم که وقتی یک مسیحی می آید و به من چیزی می گوید من به او نخندم و هیچ شبهه ای برای من هیچ گاه بوجود نیاید. آنقدر شیعه و پایه ی آن را بالا و قوی می دانم که در مقابل هیچ دینی سر تسلیم فرو نیاورم.
همه ادیان را خواندم اما هیچ دینی آن روحی که در علی و اولاد علی وجود دارد را ندارد – هم تولی دارد و هم تبری دارد یک عشقی در آن است. در آن تناقض وجود ندارد قبل از تشرف به مذهب شیعه، در کتب اهل سنت از فضایل امیرالمۆمنین و حضرت زهرا (علیهماالسلام) چیزی شنیده بودید؟! در کل صحاح سته با تحقیق من تقریبا 29 روایت است که راوی آن امیرمۆمنان و یک روایت است که راوی آن حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. علمای تسنن وضعیت های این بزرگان را از ما پنهان می کردند و به قدری در گوش ما خوانده بودند و ما به آنها اعتماد پیدا کرده بودیم که به خودمان اجازه نمی دادیم که حرف های آنها را با کتب تطبیق دهیم و سندیت آنها را بررسی کنیم. چند تا خواهر و برادر دارید؟ آنها هم شیعه شدند؟ 4 خواهر و 4 برادر هستیم. یکی از برادران و یکی از خواهرهایم هم شیعه شدند و الان در تهران هستند و با کس دیگری ارتباطی نداریم. همه ی ما که شیعه شدیم از خانه و خانواده کاملا طرد شده ایم. قوی ترین دلیل که شما را به سمت شیعه شدن جذب کرد چه بود؟ همه ادیان را خواندم اما هیچ دینی آن روحی که در علی و اولاد علی وجود دارد را ندارد – هم تولی دارد و هم تبری دارد یک عشقی در آن است. در آن تناقض وجود ندارد.
عشق موجود در حسین در صحنه ی کربلا و اسرا – عشق موجود در حضرت زهرا در هیچ یک از ادیان وجود ندارد. برنامه تان برای آینده چیست؟! فقط دارم تلاش می کنم که برای شیعه مفید باشم. برای کسی جز اهل بیت کاری انجام ندهم. من با 14 معصوم کار دارم وظیفه ی ما در مقابل 14 معصوم چیست؟ برنامه ام این است که در راه امیرالمۆمنین، امام زمان و اهل بیت علیهم السلام باشم . الحمد لله رب العالمین . تعدادى ازعلما و نخبه گان اهل تسنن توانستند زنجیرهاى خود را شکسته واز موانع خفقان تـبـلـیـغـاتـى عـبور کنند و در میان آن همه هیاهوی پوچ فریاد رسای پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بشنوند که در روزهای آخر عمر بابرکتش به امت خود چنین وصیت کرد:که ای مردم بزودی از میان شما میروم و دو چیز گرانبها در میان شما به جای می گذارم یکی کتاب خدا(ثقل اکبر) و دیگری اهل بیتم(ثقل اصغر) مادام که به آندو تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید بود.آنان نیز با عمل به وصیت پیامبر و تمسک به ثقلین از گمراهی نجات یافته و فریاد هدایت شدم سر دادند و خود را برای همیشه پیرو و مبلغ مکتب اهل بیت (ع ) اعلام کردند. ایـن جـریـان مبارک شـامـل هزاران روشنفکر و نویسنده قدیم ومعاصرمى شود، که روز به روز نیز بر تعدادشان افزوده می گردد و در اینجا مجال ذکر اسامى همه آنها نیست و تنها به چند نمونه از میان آنان اکتفا مى کنیم : ۱-علامه شیخ محمّد مرعی, امین انطاکی: فارغ التحصیل جامع الازهر که در حلب مقام قاضى القضاة را بـه عـهـده داشته است .او داراى موقعیت علمى واجتماعى بوده , که خداوند متعال او را به پیروى ازمـکـتـب اهـل بیت (ع ) هدایت نمود . کتابى دارد به نام لماذا اخترت مذهب الشیعه که چاپ ومنتشر شده است به همراه او هزاران نفراز اهالى حلب نیز شیعه شدند.او در عوامل و اسبابی که منجر به تمسک به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد می گوید: اولاً: مشاهده کردم که علم به مذهب شیعه مجزی است و ذمة مکلف را به طور قطع بری می کند. بسیاری از علمای اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نیز به صحت آن فتوا داده اند ... ثانیاً: با دلایل قوی, برهان های قطع آور و حجت های واضع , که مثل خورشید درخشان در وسط روز است, ثابت شد حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و این که آن مذهب همان مذهبی است که شیعه آن را از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اخذ کرده واهل بیت نیز از رسول خدا و او از جبرائیل و او از خداوند جلیل اخذ کرده است ... ثالثاً: وحی در خانة آنان نازل شد و اهل خانه از دیگران بهتر می دانند که در خانه چیست. لذا بر عاقل مدبّر است که دلیل هایی که از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده رها نکرده, و نظر بیگانگان را دنبال نکنند. رابعاً: آیات فراوانی در قرآن کریم وارد شده که دعوت به ولایت و مرجعیت دینی آنان نموده است. خامساً: روایات فراوانی از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که ما را به تعبد به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دعوت می کند, که بسیاری از آنها را در کتاب الشیعه و حججهم فی التشیع آورده ام. 2. علامه شیخ احمد امین انطاکی: او برادر شیخ محمد امین است که بعد از مطالعة کتاب المراجعات سید شرف الدین عاملی و تدبر و تفکّر در مطالب آن, از مذهب خود عدول کرده, مذهب تشیع را انتخاب نموده است. او نیز در مقدمة کتابش فی طریقی إلی التشیع می گوید: « سبب تشیع من گفتاری است از پیامبر اکرم که تمام مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «مثل اهل بیت من همانند کشتی نوح است, هر کسی بر آن سوار شد نجات یافت هر کسی از آن سرپیچی کرد غرق شد». ملاحظه کردم که اگر از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پیروی کرده و احکام دینم را از آنان اخذ کنم بدون شک نجات یافته ام. اگر آنان را رها کرده و احکام دین خود را از غیر آنان اخذ نمایم, از گمراهان خواهم بود ... ». و نیز می فرماید: « با تمسک به مذهب جعفری ضمیر و درونم آرامش یافت. مذهبی که در حقیقت مذهب آل بیت نبوت ـ علیهم السّلام ـ است, که درود و سلام خدا تا روز قیامت بر آنان باد. به عقیده ام از عذاب خداوند متعال با پذیرفتن ولایت آل رسول نجات یافته ام زیرا نجات جز با ولایت آنان نیست . 3. دکتر محمد تیجانی سماوی: او در تونس متولد شد. و بعد از گذر از ایام طفولیت به کشورهای غربی مسافرت نمود تا بتواند از شخصیتهای مختلف علمی بهره مند شود. در مصر علمای الازهر از او دخواست کردند که در آنجا بماند و طلاب الأزهر را از علم فراوان خود بهره مند سازد ولی قبول نکرد و در عوض سفری که به عراق داشت با مباحثات فراوان با علمای شیعة امامیة مذهب تشیع را انتخاب نمود و الآن در دنیا از مروجین تشیع شناخته می شود و کتابهایی را نیز در دفاع از این مذهب تألیف نموده است. او در بخشی از کتابش می گوید:« شیعه ثابت قدم بوده و صبر کرده و به حقّ تمسک کرده است ... و من از هر عالمی تقاضا دارم که با علمای شیعه مجالست کرده و با آنان بحث نماید: که به طور قطع از نزد آنان بیرون نمی آید جز آن که به مذهب آنان که همان تشیع است بصیرت خواهد یافت ... آری من جایگزینی برای مذهب سابق خود یافتم و سپاس خداوند را که مرا بر این امر هدایت نمود و اگر هدایت و عنایت او نبود, هرگز بر این امر هدایت نمی یافتم. ستایش و سپاس خدایی را سزاست که مرا بر فرقة ناجیه راهنمایی کرد؛ فرقه ای که مدتها با زحمت فراوان در پی آن بودم. هیچ شک ندارم هر کس به ولای علی و اهل بیتش تمسک کند به ریسمان محکمی چنگ زده که گسستنی نیست. روایات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این مورد بسیار است, روایاتی که مورد اجماع مسلمین است. عقل نیز به تنهایی بهترین راهنما برای طالب حق است ... آری, جایگزین را یافتم, و در اعتقاد به امیر المؤمنین و سید الوصیین امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ, به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ اقتدا کردم و نیز در اعتقاد به دو سیّد جوانان اهل بهشت و دو دسته گل از این امّت امام ابو محمّد حسن زکّی و امام ابو عبدالله حسین , و پاره تن مصطفی خلاصة نبوت, مادر امامان و معدت رسالت و کسی که خداوند عزیز به غضب او غضبناک می شود, بهترین زنان, فاطمة زهراء. به جای امام مالک, با استاد تمام امامان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ و نه نفر از امام معصوم از ذریة حسین و امامان معصوم را برگزیدم .. ». او بعد از ذکر حدیث « باب مدینه العلم » می گوید: « چرا در امور دین و دنیای خود از علی ـ علیه السّلام ـ تقلید نمی کنید, اگر معتقدید که او باب مدینة علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؟ چرا باب علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را عمداً ترک کرده و به تقلید از ابو حنیفه و مالک شافعی و احمد بن حنبل ابن تیمیه پرداخته اید, کسانی که هرگز در علم, عمل, فضل و شرف به او نمی رسند؟ آن گاه خطاب به اهل سنت نموده می گوید:« ای اهل و عشیرة من! شما را به بحث و کوشش از حقّ و رها کردن تعصّب دعوت می کنم، ما قربانیان بنی امیه و بنی عباسیم، ما قربانیان تاریخ سیاهیم. قربانی ها ی جمود و تحجر فکری هستیم که گذشتگان برای ما به ارث گذاشته اند. او کتاب هایی در دفاع از تشیع نوشته که برخی از آنها عبارت از: ثم اهتدیت, لأکون مع الصادقین, فاسألوا أهل الذکر, الشیعه هم أهل السنة, اتقوا الله و یا قومنا أجیبوا داعی الله, که زیر چاپ است. ۴- شـیخ سلیم بشرى :از علماى اهل سنت وجماعت بوده ودوبار ریاست جامع شریف الازهر را بـه عـهـده گـرفـتـه اسـت , میان اووعبدالحسین شرف الدین که از علماى شیعه است مناظراتى مـتـعـدددر گـرفت که در کتابى به نام المراجعات جمع آورى شده واین مناظرات فقهى سبب تشیع شیخ سلیم بشرى گشت . او در اولین مناظره اعلام کرد که متعصب نبوده ومى گوید: من تنها جوینده یک گمشده وخواهان یک حقیقت مى باشم , پس اگر حق آشکار شد,مسلما پیروى از حق سزاواتر است , واگر نشد من مانند گوینده این بیتم : نحن بما عندنا وانت بما عندک راض والراى مختلف (هر یک از ما وشما به آنچه دارد راضى است , هر چند که آراءمختلف باشد). ایـن مناظرات بیانگر دانش , بزرگوارى , اخلاق وحقیقت جویى دوطرف بوده ودر پایان مناظرات شیخ سلیم بشرى اعلام مى دارد: پـوشـیـده هـا نـمـایان , حقیقت از مخفى گاه خود ظاهر وروشنایى صبح براى هر بینائى پدیدار گـشـت , خدا را شکر مى کنم که ما را به دین خود هدایت وتوفیق عمل در راه خود را به ما عنایت نمودوصلوات وسلام خدا بر پیامبر وآل او باد. 5. استاد معتصم سید احمد سودانی: او نیز از جمله کسانی است که با مطالعات فراوان پی به حقانیت تشیع برده, مذهب اهل سنت را رها کرده تشیع را انتخاب می کند. او از جمله کسانی است که بدون خوف و ترس از کسی , به طور علنی اعتراف به تشیع نموده و مردم را نیز درمصر به آن مذهب دعوت می نماید. در بخشی از کتاب خود الخدعة, رحلتی من السنة الی الشیعة می نویسد:« در مدتی که سنی بودم, مردم را به عقل گرایی دعوت کرده و شعار عقل را سر دادم, ولی در میان قوم خود جایگاهی نیافتم و از هرطرفی تهمت ها و شایعات علیه خود شنیدم ... و من به خوبی می دانستم که کوتاه آمدن از عقل یعنی ذوب شدن در پیشینیان و در نتیجه انسان بدون هیچ شخصیتی خواهد بود که واقع را بر او روشن کند... من هرگز چیزی را بدون تحقیبق و دقت نظر نمی گویم... عقل گرایی من عامل اساسی و تمایلم به سوی تشیع و خط اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و اختیار مذهب آنان بود...» 6. استاد عبد المنعم حسن سودانی: او با مطالعات فراوان در تاریخ و حدیث, به حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پی برده و با رها کردن مذهب خود, تشیع را انتخاب می کند. او در توصیف و وجه نام گذاری کتابش, بنور فاطمه اهتدیت می گوید:« هر انسانی در اندرون خود نوری را احساس می کند که راهنمای به حق است, ولی هواهای نفسانی و پیروی ازگمان بر آن نور پرده می اندازد, لذا انسان نیازمند تذکر و بیداری است و فاطمه ـ علیها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس می کنم...» او نیز دربارة نظریة عدالت صحابه می گوید: « عدالت صحابه نظریه ای است که اهل سنت در مقابل عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بین این دو فرق است. عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حقیقتی است قرآنی و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز بر آن تأکید دارد و در واقع نیز تحقق پیدا کرده است. اما نظریة عدالت صحابه, مخالف قرآن کریم است. همان گونه که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح به خلاف آن نموده است, بلکه خود صحابه به بدعت هایی که در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح بر خلاف آن نموده است, بلکه خود صحابه به بدعت هایی که در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز بعد از آن ایجاد کردند, اقرار نمودند.» و نیز می فرماید: « من در وجود خود چیزی می یابم و احساس می کنم, که نمی توانم توصیفش کنم. ولی نهایت تعبیری که می توانم از آن داشته باشم این که: هر روز احساس می کنم که به جهت تمسک به ولای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود قرب بیشتری به خداوند متعال پیدا کرده ام, و هر چه در کلمات آنان بیشتر تدبر می کنم معرفت و یقینم به دین بیشتر می شود. معتقدم اگر تشیع نبود, از اسلام خبری نبود. و هر گاه در صدد تطبیق و پیاده کردن تعلیمات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود بر می آیم, لذت ایمان و لطافت یقین را در خود احساس می کنم.و هنگامی که دعاهای مبارکی را که از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده و در هیچ مذهبی یافت نمی شود, قرائت می کنم, شیرینی مناجات پروردگار را می چشم...» ۷. وکیل مشهور مصری, دمرداش عقالی: او از شخصیت های مشهور و بارز مصری است که در شغل وکالت مدت هاست فعالیت می کند. هنگام تحقیق در یک مسئله فقهی و مقایسة آرا در آن مسئله , فقه و استنباط های شیعة امامیه را از دیگر مذاهب فقهی قوی تر می یابد و همین مسئله نور تشیع را در دلش روشن می گرداند, تا این که حادثه ای عجیب سر نوشت او را به کلی عوض کرده و او را مفتخر به ورود در مذهب تشیع می نماید و آن , این بود که: وقتی گروهی از حجّاج ایرانی همراه با حدود بیش از بیست کارتن کتاب اعتقادی وارد عربستان می شوند. تمام کتاب ها از طرف حکومت مصادره می شود. سفیر ایران در زمان شاه, موضوع را با ملک فیصل در میان می گذارد . او نیز به وزارت کشور عربستان می نویسد تا به موضع رسیدگی کنند. وزیر کشور دستور می دهد که تمام کتا بها را بررسی کرده, اگر مشکلی ندارد آن را به صاحبش برگردانند. در آن زمان « دمرداش عقالی » در حجاز به سر می برد, از او خواستند که این کتاب ها را بررسی کند و در نهایت رأی و نظر قانونی خود را بدهد.او با مطالعه این کتاب ها به حقانیّت تشیع پی می برد و از همان موقع قدم در راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ می گذارد...» ۸-علامه دکتر محمد حسن شحّاته: او نیز که استاد سابق دانشگاه الازهر است پس از مطالعات فراوان در رابطة با شیعة امامیة پی به حقانیت این فرقه برده و در سفری که به ایران داشت در سخنرانی خود برای مردم اهواز می گوید: « عشق به امام حسین ـ علیه السّلام ـ سبب شد که از تمامی موقعیت هایی که داشتم دست بردارم.» و در قسمتی دیگر ازسخنانش می گوید: « اگر از من سؤال کنند: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در شرق یا غرب می توان یافت؟ من جواب می دهم که امام را می توان در درون قلب من دید و خداوند توفیق تشرف به ساحت امام حسین ـ علیه السّلام ـ را به من داده است.» وی در ادامه می گوید: « 50 سال است که شیفتة امام علی ـ علیه السّلام ـ شده ام و سالهاست که هاله ای از طواف پیرامون ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ در خود می بینم.» 9. عالم فلسطینی شیخ محمد عبد العال: او کسی است که بعد از مدت ها تحقیق در مذهب تشیع, پی به حقانیّت آن برده, و به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اقتدا نموده است. در مصاحبه ای می گوید: « ... از مهم ترین کتاب هایی که قرائت کردم کتاب المراجعات بود, که چیزی بر ایمان من نیفزود و تنها بر معلوماتم اضافه شد. تنها حادثه ای که مطلب را نهایی کرده و مرا راه ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رهنمود ساخت . این بود که: روزی در پیاده رو, رو به روی مغازة یکی از اقوامم نشسته بودم, مغازه ای کوچک بود. شنیدیم که آن شخص به یک نفر از نوه های خود امر می کند که به جای او در مغازه بنشیند, تا نماز عصر را به جای آورد. من به فکر فرو رفتم, که چگونه یک نفر مغازه خود را رها نمی کند تا به نماز بایستد, مگر آن کسی را به جای خود قرار دهد که بتواند حافظ اموالش باشد, حال چگونه ممکن است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یک امتی را بدون امام و جانشین رها کند!! به خدا سوگند که هرگز چنین نخواهد بود... هنگامی که از او سؤال شد که آیا الآن که در شهر غربت لبنان به سر می بری احساس وحشت و تنهایی نمی کنی؟ او در جواب می گوید: « به رغم این که عوارض و لوازم تنهایی زیاد و شکننده است, ولی در من هیچ اثری نگذاشته و هرگز آنها را احساس نمی کنم؛ زیرا در قلبم کلام امیر المؤمنین را حفظ کرده ام که فرمود: « ای مردم هیچ گاه از راه حق به جهت کمی اهلش وحشت نکنید.» او نیز می گوید:«مردم به خودی خود به دین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ روی خواهند آورد, زیرا دین فطرت است,ولی چه کنیم که این دین در زیر چکمه های حکومت ها قرار گرفته است.» و نیز در پاسخ این سؤال که آیا ولایت احتیاج به بیّنه و دلیل دارد می گوید:« ما معتقدیم که هر چیزی احتیاج به دلیل دارد مگر ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ , که دلیل محتاج به آن است...» و نیز می گوید: « هر کسی که دور کعبه طواف می کند ـ دانسته یا ندانسته, جبری باشد یا اختیاری یا امر بین الامری ـ در حقیقت به دور ولایت طواف می کند, زیرا کعبه مظهر است و مولود آن , جوهر, و هر کسی که برگرد مظهر طواف می کند در حقیقت به دور جوهر طواف می کند. » 10. مجاهد و رهبر فلسطینی محمد شحّاده: او کسی است که هنگام گذراندن محکومیّت خود در زندان های اسرائیل با بحث های فراوانی که با شیعیان لبنانی در بند زندان های اسرائیل داشت پی به حقانیت شیعه برد و با انتخاب تشیع و مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از دعوت کنندگان صریح و علنی مردم فلسطین به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است. اینک قسمت هایی از مصاحبه ای را که با او انجام گرفته نقل می نماییم:« بازگشت فلسطین به محمد و علی است.» « من آزاد مردان عالم را به اقتدا و پیروی از امام و پیشوای آزاد مردان حسین ـ علیه السّلام ـ دعوت می کنم.» و نیز می فرماید:« من هم دردی فراوانی با مظلومیت اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دارم و احساسم این است که علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ حقاً مظلوم بود و این احساس به مظلومیت آن حضرت ـ علیه السّلام ـ در من عمیق تر و ریشه دار تر شده , هر گاه که ظلم اشغالگری در فلسطین بیشتر شود. جهل من به تشیع عامل این بود که در گذشته در تسنّن باقی بمانم. و امیدوارم که من آخرین کسی نباشم که می گویم: « ثم اهتدیت»؛ آنگاه هدایت شدم. « رجوع من به تشیع هیچ ربطی به مسئله سیاسی ندارد که ما را احاطه کرده است. من همانند بقیة مسلمانان افتخار ها و پیروزی هایی را که مقاومت در جنوب لبنان پدید آورد در خود احساس می کنم, که در درجة اول آن را « حزب الله» پدید آورد. ولی این بدان معنا نیست که عامل اساسی در ورود من در تشیع مسائل سیاسی بوده است, بلکه در برگرفتن عقیدة اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از حانب من, در نتیجه پذیرش باطنی من بوده و تحت تأثیر هیچ چیز دیگری نبوده است. راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ راه حق است که من به آن تمسک کرده ام». « تشیع من عقیدتی است نه سیاسی». « زود است که در نشر مذهب امامی در فلسطین بکوشم و از خداوند می خواهم که مرا در این امر کمک نماید». « امام قائم آل بیت نبوت ـ علیه السّلام ـ برای ما برکت ها و فیض های دارد که موجب تحرک مردم فلسطین است. و در ما جنب و جوشی دائمی ایجاد کرده, که نصرت و پیروزی را در مقابل خود مشاهده می کنیم و فرج او را نزدیک می بینیم ان شاء الله و من با او از راه باطن ارتباط دارم و با او نجوا می کنم و از او می خواهم که ما را در این موقعیت حساس مورد توجه خود قرار دهد». « آزاد مردان عالم خصوصاً مسلمانان با اختلاف مذاهب را نصیحت می کنم که قیام حسین ـ علیه السّلام ـ و نهضت او بر ضد ظلم را سرمشق خود قرار داده و هزگز سکوت بر ظلمی را که آمریکا, شیطان بزرگ و اسرائیل آن غدة سرطانی که در کشورهای اسلامی رشد کرده, رو اندازد». من در کنفرانس ها و جلساتی که در فلسطین تشکیل می شود و مرا برای سخنرانی دعوت می کنند، در حضور هزاران نفر, تمام کلمات و سخنان خود را بر محور مواقف و سیرة اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار می دهم که این سخنان سهم به سزایی در تغییر وضع موجود در جامعة فلسطین رابطه با اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ داشته, و این روش را ادامه می دهم تا این که مردم قدر آنان را بدانند و با اقتدا به آنان به اذن مشیت خداوند به پیروزی برسند...». زود است که با مشیّت خداوند با گروهی از برادران مؤمنم مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در فلسطین منتشر خواهیم کرد تا این که زمینه ساز ظهور مهدی آل محمد عجل الله تعالی و فرجه الشریف گردد.» هنگامی که رئیس علمای ازهر مصر به طور صریح به جهت نشر تشیع و دفاع از آن, او را مورد هجوم قرار داد, در جواب فرمود:« من تنها ( این را ) می گویم: بار خدایا قوم مرا هدایت کن, که آنان نمی دانند ... » سپس می گوید: « شیخ الازهر مصر به او گفت: جهل و نادانی تو نسبت به مذهب شیعه باعث شد که وارد تشیع شوی ولی من تنها بر این نکته تأکید می کنم که در حقیقت این جهل به تشیع بود که مرا در مذهب تسنّن تا به حال باقی گذارد, تا الآن که به حقانیّت آن اعتراف می کنم.» 11. طبیب فلسطینی اسعد وحید قاسم: او نیز بعد از مطالعات بسیار در رابطة با شیعه, تشیع را انتخاب نمود و از راه های مختلف در صدد اثبات حقانیت و نشر تشیع بر آمد و در این راه سعی و کوشش فراوان نمود. در مصاحبه ای که با او انجام گرفته می گوید:« به عقیدة من تشیع همان اسلام است و اسلام نیز همان تشیع.»او نیز تألیفاتی در دفاع از مذهب تشیع دارد که از آن جمله می توان به ازمة الخلافة و الامامة و آثارها المعاصرة اشاره کرد. ۱۲-نـویـسـنـده اهـل سـوریـه سـیـد یـاسـیـن مـعـیوف البدرى : که کتابى به نام یا لیت قومى یعلمون (ایکاش قوم من می دانستند)منتشر نموده است . ۱۳-مـحـدث جـلیل القدر ابو النضر محمد بن مسعود بن عیاش :معروف به عیاشى , او قبل از شیعه شـدن , از بـزرگـان عـلـمـاى اهـل سـنـت بوده , واکنون از بزرگان علماى شیعه امامیه است , او تفسیرى ماثور به نام تفسیر عیاشى دارد. ۱۴-. نویسنده معاصر, صائب عبد الحمید: و شخصی عراقی است که با سفر به ایران و تحقیقات فراوان, با عنایات خداوند مذهب اهل سنت را رها و تشیع را انتخاب نموده است. او در بخشی از کتاب خود می نویسد: « من اعتراف می کنم بر نفس خود که اگر رحمت پرور دگار و توفیقات او مرا شامل نمی شد, به طور حتم نفس معاندم مرا به زمین میزد. این امر نزدیک بود وحتی یک بار نیز اتفاق افتاد. ولی خداوند مرا کمک نمود. با اطمینان خاطر به هوش آمدم در حالی که خود را در وسط کشتی نجات می یافتم , مشغول به آشامیدن آب گوارا شدم و الآن با تو از سایه های بهاری آن گلها سخن می گویم. بعد از اطلاع دوستانم از این وضع همگی مرا رها نموده به من جفا کردند. یکی از آنان که از همه داناتر بود به من گفت: آیا می دانی که چه کردی؟ گفتم: آری, تمسک کردم به مذهب امام جعفر صادق , فرزند محمد باقر, فرزند زین العابدین, فرزند سید جوانان بهشت, فرزند سید وصیین و سیدة زنان عالمیان و فرزند سید مرسلین. او گفت: چرا این گونه ما را رها کردی, و می دانی که مردم در حقّ ما حرف ها می زنند؟ گفتم: من آن چه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده می گویم. گفت چه می گویی: گفتم: سخن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را می گویم که فرمود: من در میان شما چیزهایی قرار می دهم که با تمسک به آنها بعد از من گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم , اهل بیتم» گفتار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حق اهل بیتش که فرمود: « اهل بیتم کشتی های نجات اند, که هر کس بر آن ها سوار شود, نجات یابد.» صائب عبد الحمید کتاب هایی را نیز در دفاع از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و تشیع نوشته که برخی از آنها عبارتند از: منهج فی الانتماء المذهبی و ابن تیمیه, حیاته, عقائده و تاریخ الاسلام الثقافی و السیاسی. ۱۵-شیخ محمود ابوریه : دانشمند ونویسنده مصرى , که داراى کتابهاونوآورى هاى فراوانى است , از جمله : اضواء على السنة المحمدیه وکتاب ابوهریره شیخ المضیره ۱۶-احمد حسین یعقوب :با خواندن ماجرای کربلا اشک از چشمان احمد حسین جاری شد و انقلابی عاطفی در وی پدید آمد و این آغازی بود برای کنکاش فکری و مطالعات عمیق و دقیق کتاب ها وی منابع گوناگون را یکی پس از دیگری مو شکافانه قرائت،بررسی و تحلیل نمود و پس از طی سیر و سلوک فکری خویش و دریافت حقیقت با خدای خویش پیمان بست که تا آخرین لحظات حیات خود جایگاه اهل بیت علیهم السلام را پاس داشته و دیگران را به حقیقتی که او بدان دست یافته بود رهنمون باشد و به راستی تا پایان عمر بر این پیمان وفادار باقی ماند.اوکتابهاى النظام الـسـیـاسـى فـی الاسـلام , نـظـریه عدالة الصحابه و الخط السیاسیه لتوحید الامة الاسلامیه را به نگارش در آورده است . ۱۷-سید ادریس حسینى از مغرب عربى : استاد ادریس الحسینى، در کتاب خود «لقد شیعنى الحسین (بى شک حسین مرا شیعه گردانید)» مىگوید: یک روز، یکى از نزدیکانم از من پرسید: چه باعث شد که تشیع را انتخاب کنى؟ گفتم: آن کس، جدم حسینعلیهالسلام بود و ضایعه ناگوار شهادتش در روز عاشورا. گفت: چگونه؟ گفتم: هر گاه به یاد صحنههاى دردناک آن روز مىافتم، نمىتوانم آن اعمال فجیع را نتیجه اندیشههاى سالم و هدایت یافته بدانم و خونهاى پاک اهلبیتعلیهالسلام را که بر ریگهاى بیابان کربلا روان گردید، همچون جریان آبهاى معمولى بپندارم. آن خون، خون بهترین و شریفترین کسى بود که پیامبر صلىاللهعلیهوآله بارها دربارهاش به مردم سفارش کرده بود...و چنین کسى نمىتوانست بر باطل باشد و کشندگان او بر حق.استاد مولف کتابهای لقد شیعنی الحسین,الخلافه المغتصبه و هکذا عرفت الشیعه می باشند. ۱۸- سـعید ایوب :داراى کتاب عقیدة المسیح الدجال , او در اول کتابش مى گوید: خود را هنگام تحقیق دیدم , که چگونه سعى مى کنم حقایق را از زیر آوار بیرون آورده , تا حقیقت در برابر چشم ها وعـقـل ها آشکار گردد . این آوار توسط اساتید حقپوش , در طول تاریخ انسانیت بوجود آمده است ! هـنـگـامى که تبر را به دست گرفته تا دریچه هاى گمراهى را از میان بردارم , وسایل کافى براى انجام این کار در اختیار داشتم او کتاب معالم الفتن را در دو جلدنوشته است . ۱۹-نویسنده مصرى صالح الوردانى : داراى کتابهاى : الخدعه رحلتى من السنة الى الشیعه حرکة اهـل الـبـیـت (ع ) الـشیعة فی مصرعقائد السنة وعقائد الشیعه التقارب والتباعد السیف والسیاسة واهل السنة شعب اللّه المختار دفاع عن الرسول ۲۰- شـیـخ عـبـداللّه نـاصـر از کنیا :او شیعه شد پس از آنکه از بزرگان شیوخ وهابیت بود, ایشان چـنـدیـن کـتـاب در ایـن زمینه نوشته است مانند: الشیعة والقرآن , الشیعة والحدیث , الشیعة والصحابه , الشیعة والتقیه والشیعة والامامة . ۲۱- محمد عبدالحفیظ نویسنده مصرى:مولف کتاب لماذا اناجعفرى ۲۲-دانـشمند, سخنور ومرد بحث ومناظره جناب سید على بدرى :او پس از شیعه شدن , خدمت بزرگى در نشر مذهب اهل بیت (ع )نموده است , او به دور جهان گشته ومناظره هاى متعددى بر پـاکـرده اسـت , وبـه دنبال آن کتاب بزرگى تحت عنوان احسن المواهب فی حقائق المذاهب را نوشته که بزودى به چاپ مى رسد. ۲۳-دکتر عصام العماد:شیعه شدنش را هدیهی آسمانی برشمرد و گفت: من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصیل بودم و با خود در این اندیشه بودم که پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علی و امام حسین (ع) و دیگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عدهای موج میزند و کهنه نشده است و از طرف دیگر نقدهای شدید نسبت به امام علی (ع) و امام حسین(ع) را در مجالس علمی عربستان مشاهده میکردم و میدیدم ظلمهای یزد و معاویه توجیه میشود ولی به راحتی امامان شیعه نقد میشوند ۲۴-عبدالمجیدمحمد فارغ التحصیل دانشگاه الازهر مصر.او در مورد علت شیعه شدنش می گوید:دلایل متعددى وجود دارد و فردى که به دنبال حقیقت است، باید کتابهاى اصیل تاریخى از قبیل تاریخ طبرى، الکامل ابن اثیر، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید و محمد عبدُه و... را که به وسیله بزرگان اهل تسنن نوشته شده است، مطالعه کند. علاوه بر این یک دلیل بسیار ساده وجود دارد و آن این است که در زبان عربى مىگویند: «اهل البیت أدرى بما فى البیت؛ اهل خانه به آن چه در خانه است آگاهترند.» چنان که صاحب خانه بهتر مىداند وسایل و ظروف خانه در کجا قرار دارد؛ اهل بیت نبوت«ع» هم به مسائل و احکام دین آگاهترند؛ البته علماى دیگر هم مسائلى را مىدانند؛ ولى همانند اهل بیت«ع» آگاهى ندارند. دلایل بسیارى دارد که در این مجال کوتاه نمىگنجد. ۲۵-محمد سعید دحدوح: از دانشمندان و امام جمعه و جماعت اهل سنتحلب بود و پس از خواندن الغدیر با پدرش محمد بشیر و فرزندانشان و به گفته خودش بزرگان شهرستان حلب علنا شیعه شده و از مروجین مذهب شیعه جعفری شدند. ۲۶-شیخ محمد شریف زاهدی:ایشان از علما و ائمه جمعه اهل سنت از بلوچستان ایران بودند که بعد از تحقیق به مذهب اهل بیت(ع) تشرف یافتند.تشرف از زبان خود ایشان پخش از شبکه جهانی سلام بسیار جالبه توصیه میکنم حتما گوش کنید. ۲۷-هاشم قطیط:از شیعه شدگان سوری می باشد او پنج جلد کتاب با عنوان المتحولون شرح حال ره یافتگان را تألیف نموده است. ۲۸-دکتر احمد راسم النفیس:عالم سنی اهل کشور مصر بوده که به مذهب تشیع گرویده است.ایشان نویسندهاى پر کار و پر تلاش در موضوعات فرهنگى و مباحث دینى است و مجلهاى بنام «النداء» را منتشر مىکند. عناوین برخى رسالات و کتب ایشان به قرار زیر است:۱.الطریق الى مذهب اهلالبیت علیهم السلام 2. على خطى الحسین علیه السلام 3. التحکیم، دراسة فى الفقه التاریخى للامة الاسلامیة 4. الجماعات الدینیة - محاولة استمساخ الامة الاسلامیة 5. من اسس ثقافة العنف؟ 6. شرح دعاء السحر للامام السجاد علیه السلام 7. الامام على و العدالة الاجتماعیة (المؤتمر الدولى للامام على علیه السلام طهران، مارس 2001) 8. فقه التغییر بین السید محمدباقر الصدر و السید قطب، دراسة مقارنة 9. الشهید الصدر و دینامیة الصراع الاجتماعى 10. الامام المهدى المنتظر و خصوم مرحلة الظهور. آقاى دکتر احمد راسم النفیس از نویسندگان نقاد و منتقد نشریات مصر است و با مقالات متنوع خود به پاسخگویى شبهات و سؤالات مختلف درباره مذهب شیعه مىپردازد. یکى از آثار برجسته ایشان کتاب «نفحات من السیرة» است که در آن خلاصهاى از سیره رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اهلالبیت علیهم السلام به نگارش درآمده است. ۲۹-السید حمد الوکاع: مستبصر سوری است زندگینامه و چگونگی شیعه شدنش در این سایت به زبان عربی آمده :http://www.14masom.com/mostabsiron/f136.htm ۳۰-شیخ صالح احمد از علمای بزرگ نیجر:وی در خصوص گرایشش به مذهب تشیع می گوید:پس از مطالعه کتب شیعیان به این نتیجه رسیدم که اصل اسلام در مذهب تشیع نهفته است.شیخ صالح همه خانواده خود را شیعه کرده و در کشور خود نیز بیش از صد شاگرد دارد که آنها را با تشیع آشنا میکند. ۳۱-شهید محمداسلام زومکزهی:وی از چهره های مردمی بلوچ در ایران و از معتمدان منطقه سراوان(روستای پشتکوه)به شمار میرفت، که به همین دلیل پس از تشرف وی به تشیع، نزدیک به پنجاه نفر از اهالی این روستا نیز مذهب شیعه را برگزیده بودند.تروریستها در شامگاه 28 دی ماه،این چهره مردمی و مظلوم شیعه بلوچ را،هنگامی که به منزلش در روستای «پشتکوه» مراجعت میکرد، با شلیک دهها گلوله به شهادت رساندند. ۳۲-محمد عبدالخالق مصری:وی در مورد چگونگی شیعه شدنش میگوید:در واقع سه تا دلیل هست که اول استدلالات سنی ها برای من در سن 18 سالگی قانع کننده نبود مثلا اعتقاد دارند که همۀ اصحاب پیامبر خوب بودند و هیچ کس نمی تواند بپذیرد که 120 هزار صحابه همه دوست پیامبر بودند و این بر خلاف قرآن است زیرا قرآن می گوید که برخی از مدعیان دوستی پیامبر منافق بودند. آنها از نظر معنویت خیلی ضعیف هستند آنها یک دعا یا یک نیایش ندارند. آنها همیشه طرف دار ستمکاران در تاریخ یعنی زمان بنی امیه و بنی عباس بودند و آنها را توجیه می کنند و من با آنها موافق نبودم و اینها برای من زمینه شد که بروم تحقیق کنم تا وقتی که به مکتب اهل بیت رو آوردم که این سه مشکل را در آنجا پیدا نکردم بلکه کاملا بر عکس سنی ها بود یعنی اعتقادات آنها منطقی بود. مکتب خیلی پر معنویت است و مکتب ظلم ستیز است یعنی اهل بیت با ظلم مبارزه می کردند و فهمیدم که مکتب اهل بیت (ع) همان مکتب اسلام حقیقی است و برای من خیلی روشن شد و من و همسر و فرزندانم همه شیعه شدیم. ۳۳-شریف محمد علی حیدره: وی که هم اکنون رهبر شیعیان سنگال است در مورد تشرف به مذهب اهل بیت علیهمالسلام میگوید:پیش از این بر مذهب اهل سنّت و مالکی بوده ام.البته من زمانی که کوک بودم نیز دور از مذهب اهل بیت علیهم السلام نبودم. مثلاً دیوان امام علی علیه السلام را من قبلاً در کودکی ندیده بودم، اما وقتی که سالها بعد این کتاب را دیدم، متوجه شدم که این اشعار را از کودکی حفظ هستم. اما آشنایی من با اهل بیت علیهم السلام و مذهب شیعه با انقلاب ایران و علاقمند شدن من به امام خمینی (ره) آغاز شد. من از کوچکی تمامی انقلابات را پیگیری می کردم تا اینکه با انقلاب ایران و رهبر آن امام خمینی (ره) آشنا شدم و سبب گرایش من به مذهب اهل بیت علیهم السلام شد. همه خانواده و کسانی که به من نزدیک هستند، می دانند که من از 15 سال پیش به مذهب تشیّع گرویدم اما از طریق رسانه ها و به صورت عمومی دو الی چهار سال است که مذهب خود را علناً اعلام کرده ام. کتابهای منتشر شده ام عبارت اند از: «حقایق روشن برای زندگی پیامبر اسلام» به زبان فرانسه و عربی و کتاب دیگرم درباره عاشورا است به نام «آیا عاشورا روز جشن است یا روز اندوه» که این کتاب هم به زبان عربی و فرانسه چاپ شده است. ۳۴-بانو مها از مصر:خانم «مها» فرزند «محمد» اهل استان اسماعیلیه در کشور مصر است. وی نزدیک به یک سال در اتاق پالتاک عربی حاضر میشد.ایشان بعد از جلسات متعدد حضور وپس از مدتها حضور مستمر و جدی ـ که هر شب از اولین دقایق برنامه اتاق پالتاک تا پایان آن ادامه داشت ـ در یکی از جلسات اعلام کرد که من بعد از تتبع بسیار و شنیدن کلام شیعیان و پیگیری بحث های انجام شده،حق را با مذهب تشیع می دانم و خود را تابع این مذهب قلمداد می کنم،با اینکه قبلا هیچگونه درکی از این مذهب نداشتم.خانم مها چهل و هفت ساله و دارای شغل فرهنگی است. ۳۵-دکتر حامد الگار: حجة الاسلام و المسلمین سید مجتبی موسوی لاری می گوید: یک مجموعه چهار جلدی اعتقادات از توحید، عدل، نبوت و امامت و معاد تألیف کردهام که این کتاب در آمریکا به انگلیسی چاپ و منتشر شده است. این کتاب را دکتر «حامد الگار» ترجمه کرده است. ترجمه الگار نیز خود داستان جالبی دارد. من این کتاب را به صورت سلسله مقالات در مجله سروش چاپ و منتشر کرده بودم. پس از چاپ، تماس گرفتند که این کتاب ترجمه شود؛ چون مخاطب کتاب غربیها و غیر مسلمانان بودند. از این رو، مباحث جلد اول عقلی بود و روایت و آیهای آورده نشد. البته ، دوست داشتم که کتاب ترجمه شود. به حامد الگار نامهای نوشتم و خواستار ترجمه کتاب شدم که ایشان نپذیرفت ، اما با وساطت یکی از دوستان، الگار گفت کتاب را بفرستم تا آن را ببیند و اگر پسندید، آن را به برخی از شاگردان خود بدهد تا ترجمه کنند. کتاب را فرستادم. پس از مدتی دوست مشترکمان اعلام کرد که کتاب را پسندیده و حتی حاضر شده خودش آن را ترجمه کند. ایشان سه جلد را ترجمه و در آمریکا چاپ کرد. . البته ایشان بحث امامت را ترجمه نکرد ، بدین جهت خواستم تا این بخش را مانند بقیه مجلدات ترجمه کند، ولی نپذیرفت. نامهای برای ایشان نوشتم و گفتم هر شرطی دارید، میپذیرم. ایشان پذیرفت که بخش امامت را پس از دو سال دیگر ترجمه کند به شرطی که هر جا را نپسندید، ترجمه نکند .این شرط را پذیرفتم . به هرحال ، حامد الگار کتاب را ترجمه کرد و برخی مطالب را نپسندیده بود، ولی خودش حذف نکرده بود ؛ کتاب را چاپ کردیم و برای ایشان فرستادیم. پس از دو سال نامه ای نوشت که مژده دهم من چند بار ترجمه خود را خواندم و هر بار که آن را خواندم، به مذهب شیعه نزدیک و از اهل سنت دورتر شدم. به کتابهای اهل سنت در این زمنیه نیز رجوع کردم و هرچه آن کتابها را میخواندم از اهل سنت دورتر شدم و از ماه رمضان تغییر مذهب داده و شیعه شده ام ، و نوشته بود که این نامه را جایی منتشر نکنید؛ چون بنا ندارم که وارد اختلافات مذهبی شوم ؛ اگر این مسایل مطرح شود به اختلافات دامن زده می شود. به هرحال ، مذهب ایشان در آمریکا برملا شد و افرادی فهمیدند که وی به مذهب تشیع روی آورده و همه او را به عنوان شیعه شناختند. به دنبال ایشان عده ای از دانشجویان و استادان دانشگاه نیز شیعه شدند. وی سپس در نامه ای نوشت که هفتهای نمیگذرد جز این که از ایالات متحده آمریکا به من خبر میدهند عدهای از روشنفکران با مطالعه کتاب به مذهب تشیع علاقهمند شده و بدان گرویده اند. 36-"حبیب علی الجفری" ،عالم و مبلغ بزرگ سنی مذهب: وی در مصاحبه با شبکه ماهواره ای "اقراء"، با اعلام تشرف خود به مذهب اهل بیت (ع) تاکید کرد: من پس از تحقیقات گسترده بین فقه مذاهب مختلف اسلامی و مقارنه بین آنها مذهب تشیع را برگزیدم الجفری افزود: من سه سال در بین مذاهب مختلف جستجو کردم تا بهترین را انتخاب کنم ودر نهایت با پرس و جو از علمای شیعه و خصوصا آیتالله سیستانی مرجع عالیقدر شیعه، به حقانیت مذهب اهل بیت(ع) ایمان آوردم.و به صحت این مذهب نسبت به سایر مذاهب پی بردم. ۳۷-مروان خلیفات ازاردن نویسنده کتاب ( و سوار بر کشتى شدم. ) ۳۸-محمد على متوکل از سودان نویسنده کتاب ( با تواضع وارد تشیّع شدم. ) ۳۹-سیّد حسین رجا از سوریه ( دفاع از وحى شریعت ضمن دایره سنّى وشیعی ۴۰-خانم لیماءحماده از سوریه ( اخیراًروح نورانى شد. ) و همچنین احمد اسماعیل غزالی،باسل بن خضراء، حسین الرجاء و محمد سلیم از دیگر سوری هایی هستند که شیعه شده و در راستای تبلیغ اهل بیت (ع) فعالیت دارند.یکی از ویژگیهای خوب مردم سوریه گرایش به مذهب اهل بیت (ع) می باشد. لازم به ذکر است که حقانیت تشیع باعث گرایش تعداد فراوان از پیروان اهل سنّت و سایر ادیان به این مذهب گردیده و انسانهای پاک نهاد و حقیقت گرا؛ پس از درک حقانیّت تشیع پیرو این مکتب پویا و مقدس می شوند.و همین عالمان که نام برده شدند با تالیفات خود میلیونها نفر را شیعه کرده اند. آن چه در این مختصر آورده شد تنها به عنوان نمونه مطرح گردید. وحشت وهابیون از گسترش تشیع: یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهّابیت بر ضدّ مذهب اهل بیت (ع) ترس و وحشت آنها از گسترش فرهنگ برخواسته از قرآن در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمّدی (ص) می باشد که چند نمونه را در اینجا می آورم: شیخ ربیع بن محمّد ، از نویسندگان بزرگ سعودی می نویسد:آنچه که باعث فزونی شگفتی من گردید این است که برخی از برادران وهابّی وفرزندان شخصّیتهای علمی و دانشجویان مصری اخیراً به سراغ مکتب تشیّع رفته اند. شیخ محمد مغراوی از دیگر نویسندگان مشهور وهّابی میگوید: با گسترش مذهب تشیع در میان جوانهای مشرق زمین ،بیم آنرا داریم که این فرهنگ در میان جوانان مغرب زمین نیز گسترده گردد. شیخ ناصر قفاری استاد دانشگاه های مدینه مینویسد :اخیراً تعداد زیادی از اهل سنّت به طرف مذهب شیعه گرایش پیدا کرده اند و اگر کسی کتاب « المجد فی تاریخ البصرة و نجد» رامطالعه کند به وحشت می افتد که چگونه برخی از قبایل عربی به صورت کامل مذهب شیعه را پذیرفته اند. تحریف حقایق: موج گرایش به مذهب اهل بیت علیهم السلام در میان اهل سنت رو به فزونی نهاده و هر روزه تعدادی از اندیشمندان و روشنفکران اهل سنت به تشیع می پیوندند. و از آنجا که این مستبصرین در گفته ها و تالیفات خود برای اثبات حقانیت مذهب تشیع به کتب معتبر اهل سنت و احادیث معتبری که در این کتب آمده (مانند احادیثی که در در مورد ولایت حضرت علی بیان شده)استناد می کنند.این موضوع باعث نگرانی برخی از اهل سنت شده تا جائیکه در کتب معتبر تاریخی دست برده و آنها را تحریف کرده اند.! <<آیة الله سید محمد یثربی استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در سی و ششمین جلسه تفسیر آیات ولایت و امامت که در کاشان و در حسینیه مرحوم آیة الله یثربی قدس سره برگزار گردید اظهار داشتند که متاسفانه دربرخی مجامع علمی اهل سنت از مدتها قبل خیانتی بزرگ آغاز شده است و در برخی از احادیث معتبرترین کتب اهل سنت از قبیل صحیح بخاری و صحیح مسلم حذف شده یا جابجائی در آنها صورت گرفته است در حالیکه بنابر اعتقاد اهل سنت این دو کتاب پس از قرآن صحیحترین کتابها محسوب می شوند. آیةالله یثربی پس از بیان اتفاق ناگوار اعلام داشتند:حاضریم درحضور علمای اهلسنت به وضوح نشان دهیم که در کدام چاپ از بخاری کدام حدیث مورد دستبرد قرار گرفته و کدام حدیث جابجا شده است.این یک خیانت بزرگ علمی است که پیروان یک مکتب در صحیحترین کتب تحریف ایجاد کنند.اگر تعصب باعث شود در معتبرترین کتب تحریف اتفاق افتد،دیگر چه اعتمادی باقی خواهد ماند؟>> نمونه ای از تحریف کتب معتبر تاریخی: حدیث دار در روز انذار : پیامبر اعظم(ص) با اشاره به امام علی(ع)فرمودند:<<ان هذا اخی و وصی و خلیفتی من بعدی،فاسمعوا له و اطیعوا این برادر من،وصی من و جانشین من بعد از من است، پس به او گوش فرا دهید و از او اطاعت نمائید.>> (منابع موثق اهل سنت : تاریخ طبری ج 2 ص 319، تاریخ ابن اثیر ج 2 ص 62، سیره حلبیه ج 1 ص 311، شواهد التنزیل حسکانی ج 1 ص 371، کنز العمال ج 15 ص 15، تاریخ ابن عساکر ج 1 ص 85، تفسیر خازن نوشته علاءالدین شافعی ج 3 ص 371، حیات محمد نوشته حسنین هیکل چاپ اول – باب « وانذر عشیرتک الاقربین» ) این حدیث از احادیث صحیح و درست است که مورخان آن را در آغاز بعثت پیامبر نقل کرده اند.اما سیاست و لجاجت،همه حقایق و رویدادها را وارونه جلوه داد و عوض کرد. محمد حسنین هیکل تمام حدیث را در کتابش (حیات محمد)و در صفحه ۱۰۴ از چاپ اول سال ۱۳۵۴ هجری قمری آورده است،اما در چاپ دوم و چاپهای بعدی این جمله <<وصیی و خلیفتی من بعدی>>حذف شده است!!همچنین از کتاب تفسیر طبری ج ۱۹ص۱۲۱این جمله را حذف کرده اند و به جای آن کلمات دیگری ازخودشان نوشته اند!!غافل از اینکه خود طبری همین روایت را در تاریخ خودش ج ۲ ص ۳۱۹ بطور کامل نقل کرده است.!!! حال پرسش ما این است که چرا عده ای بیشترین تلاششان آنست که حقیقت را بپوشانند تا واقعیات آشکار نشود؟چرا گاهی احادیث صحیح را توجیه می کنند و معانی دیگری را برایش جعل می کنند(همچنانکه معنای حدیث غدیر را تنها دوستی علی می دانند نه سرپرستی و ولایت علی!)و گاهی احادیثی را که با مذهبشان ناسازگار است،تکذیب می کنند،هر چند در صحاح و مسندهای خودشان آمده باشد. و گاهی نیمی از حدیث یا دو سومش را حذف می کنند و به جای آن جمله هایی از خود اضافه می کنند!و گاهی روایات موثق را مورد تشکیک و طعن قرار می دهند زیرا احادیثی روایت شده که با هوای نفسشان سازگار نبوده است.گاهی هم احادیثی را در چاپ اول کتاب نقل کرده اند و در چاپهای بعدی حذف می کنند و هیچ اشاره ای به انگیزه حذف و نادیده گرفتن حدیث نمی کنند، چرا و به چه منظور سخنان را تغییر می دهید؟چرا و به چه منظور احادیث را تحریف می کنید؟چرا و به چه منظور حقایق و رویدادها را وارونه نشان می دهید؟؟؟ لازم به ذکر است:مراکزی در قم مشغول بررسی و مقایسه کتب قدیم با کتب جدید اهل سنت هستند.این مراکز حتی با عکسبرداری از کتب مدارک خوبی را بر تحریف کتب جدید سقیفه گرایان ارائه می دهند. امید است با سرعت بیشتری این توطئه علمی مذهبی به گوش عموم مردم اعم از شیعه و سنی برسد تا معلوم شود که حق کجاست و حقیقت کدام است.انشاالله تحریف حقایق توسط مورخین: اینک نمونه اى دیگر از تحریفات مورخین نسبت به حقایق رانقل مى کنیم , آنها چنانکه فضایل على (ع ) واهل بیت او را مخفى نگه داشته اند, هر چیزى را هم که از شان صحابه وبه خصوص خلفا بکاهد وآن را بى ارزش کند نیز مخفى کرده اند, حال این حادثه را درنظر بگیرید که هر دو جهت را دارد, هم فضایل على (ع ) را مخفى کرده وهم اعمال زشت خلفا را: مورخین و در راس آنها طبرى , نامه هایى را که میان محمد بن ابى بکر از شیعیان امیرالمؤمنین (ع ) و مـعـاویـة بـن ابـى سـفـیان رد وبدل شده است را مخفى کرده اند . زیرا در این نامه ها جانشینى امام عـلـى (ع ) اثبات و وضعیت خلفا افشا شده است , طبرى پس از نقل سند دونامه , این گونه معذرت خواسته است که در این نامه ها مسائلى است که عوام تحمل شنیدن آنها را ندارند .پس از او ابن اثیر آمده و مانند طبری عمل کرده است. سپس ابن کثیر نیز راه آنان را دنبال کرده ,اشاره اى به نامه محمد بن ابى بکر نموده ولى خود نامه را حذف کرده مى گوید: نوعى خشونت در آن است . آنچه ایـن سه مورخ انجام داده اند, از قبیح ترین انواع کتمان حقائق است , که به وضوح عدم امانت علمى آنها را نشان مى دهد. منظور آنها از این که گفته اند: عموم مردم تحمل شنیدن متن نامه ها را ندارند چیست ؟ آیـا بـه خـاطـر ایـن اسـت کـه اگـر عـوام متن دو نامه را بشنوند از عقیده خود نسبت به خلفا بر مى گردند ؟ ایـنـک مـختصرى از نامه محمد بن ابى بکر به معاویه وجواب او را ازکتاب مروج الذهب مسعودى مى آوریم : .. . از مـحـمـد بـن ابى بکر به معاویة بن صخر گمراه در اینجا نام پیامبر(ص ) را برده وبر او درود فـرسـتـاده اسـت .. .واو را پـیـامـبرى بشارت دهنده وبیم دهنده معرفی کرده اولین کسى که او را اجـابـت کرد, خضوع کرد, ایمان آورد, تصدیق کرد, اسلام آورد وتسلیم شد برادرش وپسر عمویش عـلى بن ابى طالب بود, او را بر اخبارش ازغیب تصدیق کرد, بر هر دوستى ترجیح داد, در برابر هر خطرى خود را پناه او قرار داد, در جنگ هاى او جنگید ودر صلح او صلح کرد.. . او هیچ نظیر ندارد... مـن از او پـیـروى مى کنم , هر چندنمى توانم مانند او باشم , وتو را مى بینم که با او درگیر شده اى درحالى که تو همانى که هستى , واو همان است که هست . نیت اوصادق تر از نیت همه مردم است , وفرزندان او افضل از فرزندان تمام مردم وهمسر او بهتر از تمام همسران ... امـا تو ملعون وملعون زاده اى . تو و پدرت همیشه آرزوى گمراهى براى پیامبر(ص ) داشتید وبراى خـامـوشـى نـور خـدا تـلاش مـى کردید و در این راه افراد را به دور خود جمع کرده , اموال صرف نموده ,وقبایل را علیه او تحریک مى کردید, وهمین گونه پدرت مرد وتوراه او را دنبال کردى .... سـپـس یـاران وپـیروان على را شمرد وگفت : آنها حق را در پیروى ازاو مى بینند وبدبختى را در مـخـالفت با او, پس واى بر تو!چگونه خود را معادل على یا قابل قیاس با او مى دانى ؟ در حالى که اووارث ووصـى رسـول اللّه (ص ) وپـدر فـرزنـدان او اسـت , اولین کسى است که از او پیروى کرده ونـزدیـک تـریـن مردم به او بوده , بر اسراراو آگاه واز کارهاى او مطلع بوده است . اما تو دشمن او و فـرزنـد دشمن او بوده اى , پس هر چه مى توانى در دنیاى خود از باطلى که در آن هستى لذت ببر وفـرزند عاص نیز به گمراهى تو اضافه میکند,گویا اجل تو رسیده ونیرنگ تو سست شده است . پس از ایـن مـشخص خواهد شد که عاقبت به نفع کیست وبدان که تو با خداى خویش نیرنگ مى کنى , زیرا خود را از تدبیر خداوند در امان مى بینى واز رحمت الهى نا امید . پس خدا در کمین توست وتو خودرا فریب مى دهى . وسلام بر هر که پیرو هدایت باشد. نامه معاویه در جواب محمد بن ابى بکر با اختصار : از معاویة بن صخر به ملامت گر پدر خویش محمد بن ابى بکر... در نـامـه ات فرزند ابو طالب را یادکردى وسوابق دیرینه او وقرابتش به رسول اللّه (ص ) ویارى او به پیامبر در هر خوف وخطر را یاد آورشدى , پس حجتى که بر من آوردى وعیبى که در من دیدى به خـاطـرفضیلت دیگرى است نه فضیلت خودت , بنابراین خدا را شکرمى کنم که این فضایل را از تو گـرفته وبه دیگرى داده است . وما که پدرت نیز جزء ما بود فضیلت فرزند ابو طالب را مى دانستیم وحـق او را بـر خود لازم وروا مى دیدیم , تا آن که خداوند پیامبرش را به سوى خود برده , دعوت او را ظاهر وحجت او را آشکار نـمـوده واو را به سوى خود طلبید, پس پدرت وفاروقش اولین کسانى بودند که حق على را غصب کـرده وبا او مخالفت کردند, وهمه کارها بر اساس توافق وهماهنگى میان آنها بوده است . سپس آن دونفر او را براى بیعت با خود دعوت کردند واو ابا نمود واز آنهافاصله گرفت . ولى آنها آماده حمله به او شدند وخطر عظیمى رابراى او در نظر گرفتند . سپس او با آنها بیعت وکار را تسلیم آنهاکرد, ولى آنها هیچ گاه او را در کار خود شریک نکرده واسرارخویش را به او نگفتند . تا آنکه خداوند اجل آنـهـا را رسـاند . پس پدرتو بود که این راه را هموارکرد وبراى سلطنت خود پایگاه ساخت . حال اگر این سـخن ما درست است پس این پدر تو بود که آن را به ناحق گرفت وما نیز شریک او هستیم , واگر کار پدرت در آن روز نبود مابا فرزند ابو طالب مخالفت ننموده وکار را به او تسلیم مى کردیم ,ولى مـا پدرت را دیدیم که این گونه با او رفتار کرد, ما نیز مانند اوعمل کردیم , پس هر چه مى خواهى پـدرت را عـیـب جـوئى کـن ویـا ازایـن سـخـن دسـت بـردار. اکـنـون فـهـمـیدیم که چرا طبرى , ابن اثیر وابن کثیر حاضر به افشاء این نامه ها نبودند, زیرا اینها انـگیزه درگیرى واختلاف میان مسلمین برسر خلافتى که حق على بوده است را آشکار مى کنند. ایـن مـعاویه است که به حقانیت على , اعتراف مى کند وعذر او این است که خلافت او ادامه خلافت ابـوبـکـر بـوده وبـدیـن وسـیـله فرزند اومحمد بن ابى بکر را محکوم واز ادامه سخن در این باره ساکت مى کند. ...ولـى اى مـعـاویه , آسوده خاطر باش , که اگر محمد بن ابى بکرساکت نشد وتو را رسوا کرد, طبرى , ابن اثیر وابن کثیر در این باره ساکت ماندند و حقایق را پوشاندند.! در مقابل، افراد بسیاری از علمای اهل سنت هستند که هم هویت مشخصی دارند و هم افراد شناخته شده ای در جامعه خود بودند که از بدو تولد تا عالم شدنشان سنی مذهب بودند و بعداً مستبصر شده و به حقیقت رسیده اند که نمونه های فراوانی را می شود نام برد. مثلاً: 1 ـ دکتر محمد تیجانی، وی در شهر قفصه «یکی از شهرهای جنوبی کشور تونس» در سال 1936 میلادی در خانواده ای سرشناس و مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در همانجا ادامه داد، تا به رتبه مهندسی نائل آمد. ایشان از کودکی به معارف دینی علاقه فراوان داشت و با استعداد فوق العاده ای که داشت در علم و تقوی معروف گردید و در همان سنین جوانی امام جماعت شهر بود و تدریس تفسیر و فقه نیز می نمود، وی مسافرت های متعددی به کشورهای مختلف نمود و در همین مسافرت ها و برخوردها به حقانیت مذهب شیعه پی برد و رسماً تشیع خود را اعلام نمود. در حال حاضر ایشان با داشتن مدرک دکترای فلسفه از دانشگاه سوربن پاریس، مشغول به تدریس می باشد.
3ـ احمد یعقوب اردنی 4ـ اسعد وحید فلسطینی 5ـ صالح الوردانی مصری[4] این تعدادی از افرادی هستند که در عصر حاضر پس از استبصار خود را وقف مکتب و مذهب شیعه کرده اند. البته در طول تاریخ نیز افراد زیادی چون محقق دوانی، محقق خضری و... به آیین تشیع گرویده اند که مجالی برای نامبردن از تمامی آنان در این نوشتار مختصر نمی باشد. آنچه حاصل شد این بود که هیچ یک از علمای شیعه دست از تشیع برنداشته و سنی نشده اند. ولی در مقابل بسیاری از علماء آنها مستبصر شده و شیعه را به عنوان مذهب حق قبول کرده اند. پی نوشت ها: [1] . ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، انتشارات دارالفکر، چاپ اول، 1378، ص179. [2] . ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ سوم، 1383، ص171. [3] . عسکری، سید مرتضی، ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ در کتاب و سنت، مجمع جهانی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، چاپ اول، 1424 ق. [4] . تیجانی، محمد، اهل بیت ـ علیهم السلام ـ کلید مشکلها، ترجمه سید محمد جواد مهری، بنیاد معارف، چاپ اول، 1376، ص10. منبع: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .//عدالت صحابه-اصحاب-اصحابی کالنج
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .//شافعی - مالکی - حنفی - وهابی -
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .// طب الرضا - طب الصادق - شیمی -
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .// صحیح بخاری - اصح الکتب بعد ال
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .// صحیح بخاری - اصح الکتب بعد ال
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .// مالک بن انس - امام -حنبلی - ش
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .//دعا - عرفه - تبلیغ - صحیفه سجا
ادامه
راز خشونت و بی رحمی وهابی ها // دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
ادامه
برفرض کتب شیعیان را از بین بردیم با کتب خودمان چه کنیم ! با اعتقادات شیعیان که از زبان پیامبر در کتب ما پخش شده چه کنیم ؟// دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه
ادامه
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی ، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد . او شیعه شناس ، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است .
هر وهابی که میخواهد شیعه شود تا نام شیعه را میشنود فکر میکند شیعه یکی است همانطور که وهابی 4 نوع میباشد شیعه هم چندین نوع دارد شیعه واقعی شیعه قائم آل محمد مهدی موعود صاحب الزمان میباشد نه شیعه زیدیه نه شیعه عمر خان آقا خان یا دیگر شیعه ها وقتی من خواستم شیعه شوم در تحقیقاتم فقط شیعه 12 امامی قائم آل محمد (عج) را شیعه واقعی دیدم دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است . برادر سلام علیکم ورحمه" الله و برکاته امروز دوست دیروز آشنا از عمر چه خبر
هر وهابی که میخواهد شیعه شود تا نام شیعه را میشنود فکر میکند شیعه یکی است همانطور که وهابی 4 نوع میباشد شیعه هم چندین نوع دارد شیعه واقعی شیعه قائم آل محمد مهدی موعود صاحب الزمان (عج) میباشد نه شیعه زیدیه نه شیعه عمر خان آقا خان یا دیگر شیعه ها وقتی من خواستم شیعه شوم در تحقیقاتم فقط شیعه 12 امامی قائم آل محمد (عج) را شیعه واقعی دیدم دکتر عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون قرار گرفته است . // عثمان خمیس - کشف الجانی محمد تی
ادامه
اعتراف بزرگترین عالم وهابی یمن عبدالمجید الزندانی در شبکه الجزیره//عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفی
ادامه
عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است.
تاسیس شبکه امام حسین علیه السلام توسط عثمان خمیس وهابی کویتی
تاثیر شگفت انگیز شبکه های شیعه //عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است.ویکیپدیا// منبع :www
ادامه
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف از نگاه وهابی ها /در ذهن وهابی ها چه میگذرد ؟ //عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل
ادامه
در ذهن وهابی ها چه میگذرد ؟ //عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است.// منبع :www.youtube.co
ادامه
(در ذهن وهابی ها چه میگذرد ؟) // عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است.// منبع :www.youtube
ادامه
چی شد شیعه شدی ؟//عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است.// منبع :www.youtube.com/user/strai
ادامه
(در ذهن وهابی ها چه میگذرد ؟)// پیامبر مـُرد ، تموم شد // شباهت به عمربن خطاب بزرگترین مشکل وهابیت // عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است ا
ادامه
مگر می شود همه اشتباه کرده باشند بجز محمد عبدالوهاب//عصام یحیی عماد، محقق علوم اسلامی، و یکی از علمای وهابیت بود که شیعه شد. او شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت و فارغ التحصیل دانشگاه های مذاهب عربستان سعودی است او هم اکنون به دلیل شیعه شدن مورد تکفیر وهابیون است
ادامه
نمایش ویدیو های ۱ تا
نظرات شما عزیزان: الله 18 سلطان 18 جانشین 18 مکتب18 جانشین 18 بدین 18 الله 18+64 دین = 82 امام 82 مهدی 82 جانشین حضر ت محمد ابن عبدالله 110 علی 110 جانشین اصلی آخرین پیامبر الهی 110 خلیفه اول امام واقعی امشب شب قدرمی باشد23مهدی23رهبر23 طبیب23 الگوی 23جهان اسلام 23جانشینه 23 اصلی23ناب الله23 آئین23ملائک سنگ کیسه صفرا اگه می خوای نمیری نخور نمکو روغنو شیرینی قی کردن بهترین دوای جسم میباشد قی کردن از تجمع سنگ در کیسه صفراء جلو گیری می کند وقتی کیسه صفرا پر ش به ابجد53 صلوات برمحمد53 احمد 53 علی26+27 فاطمه = 53 آل طاها آل یاسین53امام جانشین پیامبر53 شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 3319 سردار سلیمانی آیا وقت آن نرسیده تا جنایتکاران را سر جایشان بنشانیم نام تو اسم اعظم پروردگار است منتخب رسول ابن عم نبی عم یتساءلون عن نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون ثم دین الله اصل اسلام 59 مهدی 59 دین واقعی اسلام 59 دین الله شیعه59 شیعه اصل اسلامه59دین واقعی اسلام59 چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟ «ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف» ظالم عالم مقصر عالم کیست بدبخت عالم کیست مذهب عالم کیست 740اندیشه شیطان740مقصرعمر740 مذهب الله محمد53فاطمه علی53سعادتمند ترین 53اهل بیت پیامبر53احمددین نمونه الله 53 53دین کامل الله 53 چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟«ث ،ج ،خ ،ز،ش،ظ،ف» قدرت علمی امام مهدی میتواند عرش رابه لرزه درآو رهبر آسمانی الله 59مهدی 59آخرین امام دین اسلام59 دین الله 34+25 اصل اسلام=59 مهدی59دین واقعی اسلام59 دین۶۴ الله محمدعلی۶۴جانشین محمدعلی۶۴دین۶۴الله محمدعلی۶۴تنها برگزیده دین۶۴نماینده غدیری۶۴ اصحاب یمین بیماری های سگ مهمترین بیماری سگ میرینه تو خونه بوگندشم میمونه فرمانده دلاور دین اسلامی 110 علی 110 دین الهی 110ریاضی در قرآن فضائل امام علی از نظر دشمنان امام علی کشته شدگان بت پرست که به دست با کفایت مولاء علی در جنگها بدر احد خندق تبوک و فتح مکه کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست |
تير 1400 4
خرداد 1400 3 ارديبهشت 1400 2 فروردين 1400 1 اسفند 1399 12 بهمن 1399 11 دی 1399 10 آذر 1399 9 آبان 1399 8 مهر 1399 7 شهريور 1399 6 مرداد 1399 5 تير 1399 4 خرداد 1399 3 فروردين 1399 1 خرداد 1396 3 ارديبهشت 1396 2 فروردين 1396 1 اسفند 1395 12 بهمن 1395 11 آبان 1395 8 مهر 1395 7 شهريور 1395 6 مرداد 1395 5 تير 1395 4 خرداد 1395 3 ارديبهشت 1395 2 فروردين 1395 1 اسفند 1394 12 بهمن 1394 11 دی 1394 10 آذر 1394 9 آبان 1394 8 مهر 1394 7 شهريور 1394 6 مرداد 1394 5 تير 1394 4 خرداد 1394 3 ارديبهشت 1394 2 اسفند 1393 12 بهمن 1393 11 دی 1393 10 آذر 1393 9 آبان 1393 8 مهر 1393 7 شهريور 1393 6 مرداد 1393 5 تير 1393 4 خرداد 1393 3 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 1 اسفند 1392 12 بهمن 1392 11 |